حال ندارم توصیح بدم.توصیه منم عین بقیه اینه که خودت ببین😂😂
😡وقتی مخاطبم تو نیستی ،تحت هیچ شرایطی ریپلای نکن که بخوای افکار پوسیده خودت رو به زور تو مغز من بچپونی،چون اینقدر لجباز هستم که تا ته دنیا باهات کل کل کنم،حتی اگر به قیمت حذف کاربری جفتمون تموم شه..پس وقتی جوابمو بده که فقط مخاطب حرفم تویی.تاماااااام😡
خونه فرزانه آتیش میگیره فرار میکنن بدون بچه فک میکنن بچه مرده . بعد مالک نجاتش میده بزرگش میکنه . ارغوانم هاتف تیر میزنه میره تو کما آخرش با کمای ارغوان فیلم تموم میشه دیگه ازدواج نکردن
یه مامان شاد و پرانرژی که جز شادی و ارامش پسرم چیز دیگه ای مهم نیست ، خونه بهم ریخته مرتب میشه ، چای سرد شده رو میشه عوض کرد ، غذای یخ شده رو میشه داغش کرد، ظرفای نشسته بالاخره شسته میشن اما دیگه بچه هامون 1ساله یا 2ساله یا 3 ساله و ... نمیشن پس از لحظه به لحظه بزرگ شدنش لذت میبرم و سخت نمیگیرم پسر کوچولوی من مامان عاشقته
امیر پسره افسانه و نادره. افسانه فکر میکنه پسرش تو آتش سوزی مرده ولی مالک نجاتش داده و با مرضیه بزرگش کرده. ارغوان دختر مالک و مرضیس یه وقتی کوچیک بوده افسانه از اونا میدزدتش
دخترای عزیز گروه نماز دارم واتساپ 🌺🌺🌺یک شمالی اصل(گیلانی_مازندرانی) عاشق کشورمم💙افتخار میکنم که دختر روستام🕊 یه روز تو دل تابستون،سیل میبارید از آسمون،توی اون بارون،دختری به دنیا اومد،که اسمش شد وارش،وارشی که سابقه نداشت وسط تابستون اونطور بباره،من اون دخترم،دختر اون بارون،وارش آسمون...به دنیا اومدنم معجزه بود،به قول مارجانم خودِ خودِ وارش بود💜💜💜هیچ وقت به قدرت خداوند شک نکن🤗 🚫آقایون لطفا نه لایک کنن نه ریپلای کنن و نه در تاپیک هام شرکت کنن🚫 با تشکر
خودت نگاه کن ما بگیم دیگه جذابیتی نداره ولی امیر و ارغوان نمیتونن با هم ازدواج کنن چون خاهربر ...
نه بابا امیر پسر فرزانه ست ارغوانم دختر مالک
یه مامان شاد و پرانرژی که جز شادی و ارامش پسرم چیز دیگه ای مهم نیست ، خونه بهم ریخته مرتب میشه ، چای سرد شده رو میشه عوض کرد ، غذای یخ شده رو میشه داغش کرد، ظرفای نشسته بالاخره شسته میشن اما دیگه بچه هامون 1ساله یا 2ساله یا 3 ساله و ... نمیشن پس از لحظه به لحظه بزرگ شدنش لذت میبرم و سخت نمیگیرم پسر کوچولوی من مامان عاشقته
شوهر افسانه (زنیکه کینه ای🤨) خلافکاره پلیسا دنبالشن اتفاقی خونه اتیش میگیره هم افسانه کینه شتری هم خواهرش میسوزن ولی افسانه فقط صورتش میسوزه ولی میتونه فرار کنه خواهرش نه میمیره همون جا بچه رو هم افسانه جا میذارن مالک پیداش میکنه بزرگش میکنه چون افسانه ایکبیری دختر خال به دست مالک رو 😂😂(ارغوانو میگم) دزدیده چون فک میکنه که بچش تو اتیشا مرده و میخواد انتقام بگیره افسانه همون فرزانه اس
کسی جز استارتر منو ریپلای نکنه ....اگه دلتون بحث میخواد یه تاپیک جدا بزنید تگم کنید میام اونجا حسابی از خجالتتون درمیام...گاهی جواب مزخرفات بعضیارو نمیدم ...من همون آدمیم که نه تحصیلات نه معدل الفم تاثیری روی حرف زدنم نذاشته حرفمو رک میزنم حق میزنم میخواد خوشت بیاد میخواد بدت بیاد پشت این کاربری یه آدم بی آزار نشسته که اگه خیلی اذیتش کنید بیفته سر لج باید سفره صلوات پهن کنید تا کوتاه بیاد....اگه ارجاعت دادم به امضام یعنی نه تنها حوصله یاوه گویاتو ندارم بلکه به هیچ جای مبارکمم حسابت نمی کنم ....سعی کن زیاد به پر و بال من نپیچی من اعصاب ندارم یهو میزنم کتلتت میکنم به خود میای میبینی کتلت شدی ...حسن ختام اینکه تضمین میکنم من بی حوصله ترین ادمی هستم که توی عمرتون دیدید...
خودت نگاه کن ما بگیم دیگه جذابیتی نداره ولی امیر و ارغوان نمیتونن با هم ازدواج کنن چون خاهربر ...
نه نیستن فقط پدرو مادراشون جا به جا شده
دخترای عزیز گروه نماز دارم واتساپ 🌺🌺🌺یک شمالی اصل(گیلانی_مازندرانی) عاشق کشورمم💙افتخار میکنم که دختر روستام🕊 یه روز تو دل تابستون،سیل میبارید از آسمون،توی اون بارون،دختری به دنیا اومد،که اسمش شد وارش،وارشی که سابقه نداشت وسط تابستون اونطور بباره،من اون دخترم،دختر اون بارون،وارش آسمون...به دنیا اومدنم معجزه بود،به قول مارجانم خودِ خودِ وارش بود💜💜💜هیچ وقت به قدرت خداوند شک نکن🤗 🚫آقایون لطفا نه لایک کنن نه ریپلای کنن و نه در تاپیک هام شرکت کنن🚫 با تشکر