پسر خاله همسرم مرگش واقعا داغونمون کرد عین برادرم بود ۴۰ سالش بود فوت کرد خرداد امسال
۲ بار اومد به خوابم هردوبار لباس سفید تنش بود یه بار اومد بغلم کرد گفت دلم برات خیلی تنگ شده مواظب نیما(شوهرم) باش
یه بارم یه جایی بود خوابیده بود یه جایی جا پهن کرده بود خواب بود من انگار سردم میشه میگم کدوم پنجره بازه انقدر هوا سرده سرشو میاره بالا میگه این پنجره بازه بیا ببندش
هنوزم مرگش برای همه غیر قابل قبوله😢😢😢