قضیه اینه که باش قهرم(موضوع در تاپیک قبل)
حالا محل نمیزارم نه که نزارم عادیم عین آدم آهنی کارامو میکنم
و اون مثلا میخواد من رو از این حالت دربیاره
فقط سعی میکنه توجه کنه با میوه پوست گرفتن وسیله خریدن قوربون صدقه رفتن
و من دلم نمیخواد این کارارو کنه چون فایده ای برام نداره و میترسم تهش مجبورشم کم بیارم و وا بدم
در حالیکه مشکلم اصلیمون تو دلم کینه شه و هی عمیقتر شه
ای کاش به جای توجه کردنای الکی سعی میکرد موضوعو حل کنه ه
ممنون میشم نگین اینجا توصیح بده چون دوباره باید تایپ کنم منم تو این حال واقعا بی حوصلم
دوست داشتین منت بزارید قبلیارو بخونید