چند ماهی هست که نامزدیم بهم خورده ، جلوی خانواده ام به خصوص برادرام و زن برادرام خجالت می کشم ، آخه این موضوع توی خانواده ما تابحال پیش نیومده بود. بردرام ظرف مدت چند ماه با زن برادرام ازدواج کردن. حالا فکر می کنن من ایراد دارم !
از طرفی هم یکی از برادرام بهم گفته دور ازدواج رو خط بکش ، وقتی مردا آشغال و بدرد نخورند .
منم برام به تازگی خواستگار اومده ، از ازدواج کردن بدم اومده دیگه، می خوام رد کنم.
حالا از اون طرف از خجالتم نمی دونم چطوری به فامیلامون بگیم که بهم خورده ؟ آخه هی می پرسن چه خبر ؟ کی ازدواج می کنی ؟
منم بهشون فعلا چیزی نگفتم ، فعلا گفتم هنوز نامزدیم . ولی خب بالاخره که می فهمند.
روزی نیست که نامزدمو نفرین نکنم.از صبح که پامیشم نفرینش می کنم تا شب که می خوام بخوابم، چون بی دلیل نامزدی رو بهم زد. که بعدا متوجه شدیم اصلا برای سرگرمی اومده بوده جلو، و قصد ازدواج نداشته .
می خوام نفرینش کنم بمیره ،مامانشم خیلی بددددد بود.
خانواده بدی بودن.
حالا راهکار بدید چه جوری به فامیلا بگم ؟ هنگ هنگم