قضیه از این قراره که من عموم فوت کرد جاریم یبار اومد با برادرشوهرم بعد من امشب به شوهرم گفتم که پدر و مادر جاریم و ببین حتی یه زنگم نزدند اخه من کوچترین چیزی میشد میرفتم به پدرومادرجاریم سر میزدم بعد شوهرمم رفت گفت به مامانش من دیگه خونه بابای زن داداشم نمیرم چون اونا نیومدند برادرشوهرمم نمی دونم از کجا میفهمه میره خونه با زنش دعوا میکنه میگه چرا منو سبک کردند بابات اینا نرفتند قسم میخوره میگه نزدیکترین کست بمیره نمیزارم بری اونم به باباش زنگ میزنه باباشم بهش میگه ویه دعوای حسابی میشه 😭😭😭توروخدا تقصیر من چیه الهی دوتا چشام کور شه اگه من اینو میخواستم 😭😭اخه من چرا اینقد بدبختم چیکار کنم
حالا همه تقصیر هارو میندارند گردن من 😭😭
چرا من نفهمیدم چی میگی ؟😒
خب این همه رابطه برای جی هست این دوره آدم با خود جاری هم کم رفت و آمد داره چه برسه خانوادش
متاسفانه یه شر بزرگی راه انداختی وسط زندگی شون
برادر شوهرت هم الکی بزرگش کرده خب زنش چیکار کنه این وسط نمیتونه خانوادش و به زور بفرسته مجلس اون خدا بيامرز که
خدابیامرزه، خودتو ناراحت نکن، حل میشه
عزیزم اشکال نداره ولی تجربه بسه توقع بی مورد نداشته باشی
خدایی دیگه از پدر مادر جاری انتظار داشتن بی انصافیه
تقصیرت اینه که یه گلایه ی بیخود کردی و اوقات کلی آدم رو تلخ کردی!
واقعا والدین جاری !از اونا چه توقعی داشتی!
فوت عموی تو به پدر و مادر جاریت ربط داره؟
حالا نمیگفتی چی میشد مثلا میتونستی از دفعه بعد توام براتون نه زنگ بزنی نه بری احتیاجی به اینهمه دعوا هم نبود حوصله دارینا
خب تقصیر خودته چرا گفتی نیومدن نیومدن از این ب بعد هم شما نمیرفتین
😐شما با خانواده جاری هم رابطه دارین
ای بابا چ حوصله ای میخاد😂😂😂
یه مشت آدم دهن لق دورت جمع شدن 😐
خوش به حالت که شوهرت اینقدر حرف شنوی داره ازت.
اگه شوهر من بود می‌گفت وظیفه ندارن. فقط من و زنم وظیفه داریم کلفت و نوکر اونا باشیم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
