داشتم وسط راهرو میرفتم تنها بودم یکیو دیدم انگار خیلی زود عبور کرده یا داشتم غذا میخوردم توی ظرف غذا قیافه ی یه آدمو میبینم به هیچکی اعتماد ندارم ... خیلی واسم وحشتناکه اگر یه نقش روی فرش یا روی پتو دیدم توی ذهنم قیافه ی موجودات عجیبی تو ذهنم ترسیم میشه
از اونی که روزی ده بار میگفت دورت بگردم چخبر؟! هنوز داره میگرده یا تو اولین خروجی پیچید به بازی؟!:) گاهی اوقات حسرتِ تکرار یک لحظه،دیوانه کنندهترین حس دنیاست🥲