من پیش داداشم هستم بخاطر اختلاف خانوادگی بابام همه رو انداخته بیرون
من توی کل ۲۶سال زندگیم خدا رو شاهد و گواه میگیرم که ذره ای بدی در حق این پدر کثیف نکردم اما با همدستی عمه هام و عموهام اومدن تهمت زشت پشت سر مادرم انداختن توی اقوام و شهر رو پر کردن که مادر من هرزه ست با مردا در ارتباطه و یه دوست پسر داره که ده ساله باهاشه و این حرفو همه جا عمدا پخش کردن بابامم خیلی خوشحاله بی غیرت چندش.
این تهمت انقدر پخش شده که حتی اقوام بسیار دور هم دارن بهمون میخندن همه با من و برادرم تماس میگیرن میگن جلوی هرزه بازی های مادرتون رو بگیرین😔
مادر من ادم وحشی و روانی هست اما خب هرزه نیست اینا تهمت های بابای بی غیرتم هست
بابام انقدر نادان و نجس هست رفته پشت سر ما بچه های مظلوم همه جا گفته بچه هام قاتل هستن نقشه قتل منو با سم خوراندن کشیدن میخوان منو بکشن در حالیکه ما از کنارشم رد نشدیم بخدا خجالت میکشم اگر یه فامیل ببینم بابام پشت سر منم گفته هرزه و قاتل.
امشب زنگ زده بود میگفت هوی ترشیده بدبخت خواهرام دارن پشت سرت بهت میخندن ابروت رفته ترشیدی کسی نگرفتت حالا هم مادرت هرزه شده خواهرام میگن دیگه کی اینو میگیره موند ترشید بعدم هر کر میخندید ذوق میکرد
انقدر دلم شکست مگر من چه گناهی کردم راستم میگن با این رسوایی دیگه کسی منو نمیگیره