كلا خيلي همو نميبينيم،اوائل عروسيم خيلي اذيتم كردن يه مدت خوب بودن البته من سرسنگين و رسمي شدم شديدا اوناهم ديگه حساب اومد دستشون الان دوباره قرار ببينمشون ولي كاراي گذشته كه در حقم كردن مياد به فكرم خيلي اعصاب خورد ميشه دلم نميخواد درگيرشون باشم ولي نميتونم ببخشمشون
خيلي اگه بگم يه طوماره از پرو بازيشون مثلا ميخواستيم بريم پاگشا خواهرشوهرم ميگفت اول خريداي منو بكنين بعد برين يا ميگفت فلان چيزو چرا خريدين لازم نداشتي كه!!يا همش بد شوهرم ميگفت
منم همیطورم کم محلشون کردم ۶ ۷ ماهه ولی خیلی ب جلز ولز افتادن،کافیه ی جا ببیننم تو مهمونی چیزی شروع ...
منم تنها راه ادم كردنش كم محلي بود ولاغير…دلم خنك شد يعني،الان دوباره دعوتيم مونسون اصلا دلم نميخواد برم در اين حد كه همش با خودم كلنجار ميرم چيزي بخرم واسه رفتن يا نه !!نكنه پرو بشن دوباره