۴ سالشه. جیششو همچنان خیلی وقتا نمیگه. هر راهی رو رفتم از چند جلسه مشاوره و بازی و کادو و تشویق و ....
خسته شدم دیگه
الان از بعدازظهر باهاش یعالم بازی کردم. چندبار هی گفتم مامان جیش ولی گفت ندارم که ندارم. بعد یهو دیدم جیش کرده. بلندش کردم بردم توالت.بهش گفتم ازت ناراحتم، آخه چندبار گفتم بریم توالت و نیومدی؟ بعد باز ازون تو بیرون نمیاد. خودشو خیس آب کرده.هوای اینجا هم خیلی سرده. لباس آوردم عوض کنم. هی با تن خیس تو خونه میدوه
با این شکم بزرگ نمتونم دنبالش کنم. گلوم پاره شد از بس صدا زدم. فقط میگفتم پاشم اینو بزنم له کنم.
هی چشامو بستم به خودم گفتم اون فقط ۴ سالشه... ولی باور کنید ضربان قلبم رو هزار بود.
آخرم به زور دستشو گرفتم و سرش خورد زمین و لباساشو تنش کردم با داد و دعوا....