مامانم نزدیک ۵۰ سالشه میگه مریض ها تا ظهر خوابه کاری ندارم شاید واقعا مریضه دکتر میره دیس کمر داره نمیتونه روی پاوایسه چون از همون قدیم میخوابید عادتشه.منم همه کارای خونه میکنم همه کار ها .بابام خداروشکر سالم وباز نشست شده اما سرکار آزار خودش داره میره و حالش بهتر از مامانمه!
یه وقتایی میگم من اگه عروسی کنم یه روز کی میخواد کارای خونمون کنه😑مامانم حداقل ی غذا درست کنه!
جارو و بقیه چیزا نکرده از خیلی زمان قدیم چون ۵ تا دختر بودیم کاراش کردیم😑
میگم من تا آخر عمر بخاطر اینکه کارای مامانم اینا بکنم هیچوقت عروس نشم حالا کاری ندارم تا عروسیم ۴.۵ سال دیگه اس اما خب دغدغه ام هست
نظرتون چیه؟😑