من همیشه ی خدا استرس دارم که کی قراره بیاد باهامون
سه سال پیش هم داشتیم میرفتیم تا لحظه ی آخر هی مامانشو صدا میکرد می‌گفت بیا بریم!منم تا از شهر خارج نشده بودیم همش استرس داشتم که نکنه بیاد باهامون
ببین مسئله اینه که همسرت باید متوجه باشه تو در سفر با کسی دیگه راحت نیستی و دوست داری خودتون خانوادگی برید سفر و اگر قرار باشه کسی دیگه بیاد ترحیح میدی تو خونه بشینی و نری سفر
اینو باید به طریقی بهش برسونی تا از حال دلت باخبر بشه
وگرنه این سفرو شانس بیاری سفرای بعد رو چه می کنی؟؟
از اونورم اگر واقعا مادرش خودش نمی تونه بره سفر و. پدرشوهرتم زنده نیست ثواب داره هر از گاهی اونم سفری ببرین
نیا کرونا باز زیاد میشه عه
نظرم اینه امسالم نرو تا بیشتریا واکسن بزن ان شاءالله سال بعد برو
زن عموم یه بار میگف انقد میخوام بچه بیارم که دیگه ماشینمون جاشونو نداشته باشه😂
اگرمادر خودت باشه عیبی نداره همون جور که مادر خودت روی چشم میزاری مادر شوهرت بزار سعی کن بهت خوش بگذره اینقدر بدم میاد ازاونا یی که فقط مادرشوهر قوم یزید نچسب میدونه مادربزرگم همبشه این بهم گفت تو دختر هستی زن میشی مادر میشی مادرزن میشی مادرشوهر میشی پس خوبی کن خوبی بهت برگرده
من کلا از مسافرت جمعی بدم میاد،با مامان بابای خودمم راحت نیستم.اینارو قبل ازدواج حرف زدیم و به توافق رسیدیم
اتفاقاً من دوست دارم مادرشوهر پدرشوهرم هم بیان همرامون مشهد
مسافرت تنهایی رو دوست ندارم و دلم میخواد دسته جمع باشیم🙂
از طرفی اونا که باشن خرج میکنن ما دست به جیب نمیشیم😂🙄😜
منم امسال بعد دوسال خواستم برم سفر، از قبل بهش گفته بودم اگ دلت میخواد مامانتو ببری میتونی دوبار بریم سفر یبار خودمون یبار با مامانت،تازه گفتم منم دوست دارم با خانوادم برم یبار هم باید با خانواده من بیای 😁گفتم من حقمه باهات خلوت کنم تو سفر دوتایی باشیم، البته دوتا بچه دارم، دلش میخواد با مامانش و خواهراش بریم یبار رفتیم بهش گفتم من اصلا راحت نیستم همش معذبم بهم خوش نمیگذره، خلاصه آخر بدون اینکه ب کسی بگه رفتیم سفر همون روز خبر داد به خانوادش
من همیشه میگم دوس ندارم با کسی مسافرت برم غیر از خودمون
ماهم بااینکه یه شهر دیگه هستیم ولی تواین ۱۴ سالی که ازدواج کردیم هرجا رفتیم مادرشوهرمم باخودمون بردیم حتی عروسی همکارای شوهرم.
اولا نرید کرونا تموم نشده .
دوما انشالا وقتی کرونا تموم شد 😀 بگو به نظرت با مامانت کجا بریم میخوای از خودش بپرسیم چون مشهد رو دوست دارم خودمون چهار تایی بریم.
آخ که یاد خودم افتادم حالا تو فقط مادرشوهر داری،من یه خواهر شوهر مطلقه هم دارم که همه ی مسافرتا با همیم با دو تا بچه پای راستم بعد از آخرین سفر داغون شد ولی بازم شوهرم دست ازشون برنمیداره ادا حرکات و حرفاشون دیگه بماند
