جناب حجت الاسلام شیخ مجید جعفر تبار حکایت نمودند که:
پس از ارتحال آیت الله العظمی میرزا هاشم آملی مجلس ختمی در دانشگاه قم منعقد گشت و اینجاب به اتفاق یکی از بدوستان دیگر، مأمور شدیم تا نامه دعوت از علمای بر جسته قم برای شرکت در این مجلس ختم را به حضورشان تقدیم نماییم.
پس از رساندن چند نامه، خود را به کوچه ای که منزل حضرت استاد علامه حسن زاده آملی در آن قرار دارد، رساندیم.بنده از اتومبیل پیاده شدم ولی دقیقاً نمی دانستم کدام منزل متعلق به حضرت علامه می باشد.
لذا متحیر شده و در حال تردید قرار گرفتم که زنگ کدام یک از منازل را بزنم.
کوچه هم خلوت و امکان پرسیدن از کسی نبود.در همین حین که مردّد بودم، ناگهان دیدم درِ یکی از منازل باز شد و علامه حسن زاده در حالی که لباس منزل بر تن داشتند،
بیرون آمدند و خطاب به بنده فرمودند:آقا، منزل حسن زاده را می خواهید؟
اینجاست!
من که از دیدن این صحنه مات و مهبوت شده بودم حرکت کرده و به حضور مبارکش رسیدم و نامه را تقدیم نمودم و ضمن ادای احترام، خداحافظی کردم و برگشتم.