خانواده شوهر خیلی خوبن

دقیقا همینه بی وجدان نمیدونم چه لقمه حرومی خوردن اینقدر بد ذات شدن. باز امشب یه از خدا بیخبر تو همین سایت میگفت افکارتون مسخرست و مادر مقدسه . انگار هرکی زاییده مقدسه نمیفهمن بعضیا لایق اسم مادر نیستن 😔 

من ی هفته هست ارامش دارم..نه مادرسوهر نه جاری

کلا ادتباطمون قطع شده..حالاجاریم خواهرمه ولی چنان کاری کرد ک دوتا خواهرو دوتا برادرو جدا کرد مادریوهرم 1 ماه بحث داشتیم

شک نکن اکثرا دو رو هستن دیگه شناختمشون وگرنه خودش زن بدی نیست هرچند سختیم زیاد کشیده 4تا بچه رو خودش بزرگ کرده از شوهرش تو اوج جوونی جدا شده

دقیقا یه از خدا بیخبر امشب خیلی بد دلمو سوزوند با قضاوتای بیخودش. من انقدر صبوری کردم ریختم تو خودم احترام گذاشتم همه دخالتا و دعواهارو تحمل کردم. ننش پسرشو شیر کرد انداخت به جونم بازم به روی اون حروم لقمه نیاوردم هیچی نگفتم چون میدونستم بلانسبته شما خیلی از مردم عقل و شعور ندارن بتونن تشخیص بدن حق با کیه نخواستم بشه آش نخورده و دهن سوخته.  اما امشب با یه بیفرهنگی برخورد کردم که فکر کرد همه عروسا شرایطشون مثل خودشه و هرکی حرفی میزنه مشکل از خودشه  چون عروس آدم نیست ولی اون ننه فولادزره مقدسه 

خواهرم یکم بی عقله مادرشوهرمم بین هممون رو خراب کرد..چرا؟واقعا فک میکنی چرا؟

چون ک ما مستاجریم جاب جا شدیم با هزارتا قرض پول جور کردیم 2 ماهم شوهرم بیکار بود پول خوردوخوراکم پدرم میداد بعد خانم ناراحت شده چرا ماشین نمیگیرین بیاین ب من سر بزنبن😒حالا جلو خودش النگو هامو دادم فروختن برام..شروع کرد زنگ زدن ب دامادمون ک پسرشه و خواهرم ایقدر گفت و گفت هی گفت ب خواهرم برو برسون بهش ک رابطه ها کلا خراب شد..1 ماه دعوا داشتیم کلا سر این ک پول نداشیم و خانم میگفت قرض میکردین میومدین ب من سر میزدین حالا از کی قرض کنیم😐هیچ کمکی هم ب ما نمیکنن کلا..

واقعا چرا باید از تنهایی ناراحت باشیم؟؟

اگر خودمونو بیشتر سرگرم کنیم کمتر بهش فکر میکنیم

فیلم ببینید کلاس برید دور دور کنید

دقیقا منم اینجورن 

کسایی ک جدا میشن دیدن علاقه و احترام بقیه براشون سخته 

میفهمم چی میگی عزیزم ماهم قطع رابطه کردیم 

میفهمم چه حسی داره و چقدر سخته 

ماهم گاهی غمگین میشیم ولی چ باید کرد 

اونا ک عوض نمیشن 

مجبوریم باهاش کنار بیاییم تا کمتر اعصابمون خورد بشه

واسه همینم دقیقا باید زندگیمونو یه جوری پیش ببریم ک شوهرامون کمتر ب این موضوع فکر کنن و ناراحت بشن

😂اگر تاپیک های قبلمو بخونی میبینی😂 تازه توشون ابرو داری کردم

ببین مال من چیه ک یبار دخترش تو عقد ب شوهرم گفته عروسی کردی دست زنتو بگیر برو این بدبختت نکنه

دقیقا منم خیلی امتحان کردم واقعا بیمارن 

این چیزیه ک پسر خودشون میگه 

میگه اینا بیمارن !!!! من اول فکر میکردم‌با‌محبت‌میشه ولی نمیشد و‌روز ب روز پررو تر شدن

الانم ب شوهرم گفتم تو برو هر وقت خواستی ولی من نمیام دیدنشون حالمو بد میکنه

ن خدارو شکر از روز اول ک عقد کردیم بدون من نرفته تاحالا

فک کنم دوسالو نیمه ک بدون من نمیره 

همیشه هم تا وقتی من بااونا قهرم اونم قهره 

تامن اشتی نکنم اون محلشون نمیزاره 

البته تو دلش ناراحته مشخصه ولی خودش میگه میدونم تقصیر اوناس

🌱🌻😘