2726
عنوان

اگه خاطرات ترسناک دارین تعریف کنین😁😈

| مشاهده متن کامل بحث + 1374 بازدید | 80 پست
منم یه مدت بچه بودم گیر داده بودم به یه گربه سیاه میخواستم باهاش دوست بشم بهش غذا میدادم الان که یاد ...

لامصب اون گربه هرکاری میکردم ول کن نبود.

از سر یه خیابون افتاد دنبالم شوهرم با پاش میزد یه میو میکرد وامیستاد دوباره راه میفتاد دنبالمون.

اخرسر طوری شد که گفتیم به بهانه خرید بریم مغازه.

رفتیم بعد یه ربع امدیم بیرون دیدیم وایساده جلوی در مغازه منتظر

خواهر زن عموم اونموقع ک بچه بود با دوستش میره تو باݝ ک میوه بچینن میگه دیدیم زن صاحب باغ با چوب پایین درخته میخواد بزنمون اونام دوییدن همین ک ب روستا میرسن میبینن زن صاحب باغ در خونشون وایساده اونم تووباغ جن بوده شاید

با ارزوی رهایی از ارزوها... 

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

من یه خاطره ی خیلی ترسناک دارم که هیچوقت فراموشم نمیشه،رفته بودیم مسافرت خونه داییم همون شب اول همه ...

یا خدااا چ ترسناک🥶

من بودم دیگه نمی‌تونستم اونجا زندگی کنم خیلی بده

واقعا فکر کردی وقتی نصیحتم میکنی دارم به حرفات گوش میدم؟ نه فقط منتظرم تموم شه تا همون کار غلطو ادامه بدم:). بعضی وقتا به جای جر و بحث کردن فقط به طرف نگاه میکنی و تعجب میکنی که این حجم وسیعِ بی عقلی و نفهمی چطور توی کله ای به این کوچکی جا شده!. -entj-
2728
یا خدااا چ ترسناک🥶 من بودم دیگه نمی‌تونستم اونجا زندگی کنم خیلی بده

اونا خودشون میگفتن واسمون خوبه هرچی که هست،،،،پسرش دوسه سالش بود یه انباری داشتن میرفت اونجا و میومد میگفت اقا اونجاست 

🎀لحظه شماری برای لمس دستات🎀

من مادربزرگم(مادرپدرم) وقتی بچه سومشو باردار بود با حمله یک موجود ماورا طبیعی جانشو بعد از چند روز از دست میده!

این داستانو خاله پدرم تعریف کرده برام که یه شب که پدربزرگم خونه نبوده رفته بوده جایی مادربزرگم خونه تنها میشه و گویا برقام میرهیا نبوده چون تویه روستا بودن و اینا برق نبوده بعد مادربزرگم که توخونه بوده احساس میکنه که از ته خونه یک سایه بلند میشه میاد طرفش جیغ میکشه و از خونه میاد بیرون و یه سر پایینی بوده بوده جلو خونشون که پایین به چشمه ختم میشده و باسرعت میره طرف چشمه به اونجا که میرسه بیهوش میشه وقتیم که خواهرش اینا پیداش کددن هنوز زنده بوده ولی میبینن گردنش پراز خونه میفهمن که یک چیزی چنگ کشیده بهش این داستانم خودش تعریف کرده بوده برای خواهرش و بعد از چند روز از جراحت شدید فوت میکنه با بچه داخل شکمش 

تاپیکو باید شب میزدی😁

شب وحشتنااااک میترسم😬😂

پریشب هم یه تاپیک در مورد جن بود چون شب بود نتونسم بخونم گذاشتم صبح بخونم گمش کردم😑😂

واقعا فکر کردی وقتی نصیحتم میکنی دارم به حرفات گوش میدم؟ نه فقط منتظرم تموم شه تا همون کار غلطو ادامه بدم:). بعضی وقتا به جای جر و بحث کردن فقط به طرف نگاه میکنی و تعجب میکنی که این حجم وسیعِ بی عقلی و نفهمی چطور توی کله ای به این کوچکی جا شده!. -entj-
لامصب اون گربه هرکاری میکردم ول کن نبود. از سر یه خیابون افتاد دنبالم شوهرم با پاش میزد یه میو میکر ...

یا خدااا این دیگه واقعا جن بوده

واقعا فکر کردی وقتی نصیحتم میکنی دارم به حرفات گوش میدم؟ نه فقط منتظرم تموم شه تا همون کار غلطو ادامه بدم:). بعضی وقتا به جای جر و بحث کردن فقط به طرف نگاه میکنی و تعجب میکنی که این حجم وسیعِ بی عقلی و نفهمی چطور توی کله ای به این کوچکی جا شده!. -entj-
خواهر زن عموم اونموقع ک بچه بود با دوستش میره تو باݝ ک میوه بچینن میگه دیدیم زن صاحب باغ با چوب پایی ...

حتمااا🥶

واقعا فکر کردی وقتی نصیحتم میکنی دارم به حرفات گوش میدم؟ نه فقط منتظرم تموم شه تا همون کار غلطو ادامه بدم:). بعضی وقتا به جای جر و بحث کردن فقط به طرف نگاه میکنی و تعجب میکنی که این حجم وسیعِ بی عقلی و نفهمی چطور توی کله ای به این کوچکی جا شده!. -entj-
خوب چرا میترسم ولی مثل روانیها دوباره به خوندن ادامه میدم😌😌😌

دیقاا مث دختر داییمی👌🏻😂

واقعا فکر کردی وقتی نصیحتم میکنی دارم به حرفات گوش میدم؟ نه فقط منتظرم تموم شه تا همون کار غلطو ادامه بدم:). بعضی وقتا به جای جر و بحث کردن فقط به طرف نگاه میکنی و تعجب میکنی که این حجم وسیعِ بی عقلی و نفهمی چطور توی کله ای به این کوچکی جا شده!. -entj-
من یه خاطره ی خیلی ترسناک دارم که هیچوقت فراموشم نمیشه،رفته بودیم مسافرت خونه داییم همون شب اول همه ...

چه ترسناک.

منم یه روز صبح نزدیک نیم ساعت زودتر رفتم مدرسه.نشستم تو کلاس همش صدای ناله میومد.

فک کردم از بیرونه.

بعد چند روز یکی از بچه های اونیکی کلاس گریه وگریه که صدای ناله نمیذاره اروم باشم.

حالا طولانیه...

طبق تحقیقات معلوم شد مدرسه رو روی یه قبرستون متروکه ساختن.

خداروشکر اون موقع نمیدونستم

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز