شوهرم میدونه چقددد عاشق پرنده ام بودم و باجون و دل بزرگش کردم وقتی مرد حالم شدید بدشد وهرشب گریه میکردم ازنبودش ازوابستگی،اونم منو مامانش میدونست قشنگ حس میکردم همش میگفتم این خونه همش منویاد اون میندازه یادخاطراتش،شوهرم خونه روعوض کرد بعدم گفت بخای عروس هلندی یافنچ میخرم واست
ولی هیچی جای اونوپرنمیکنه مثه اینه بچه طرف بمیره خب هیچی جاشو پرنمیکنه😔
چی بود پرندت
چی بود درکت میکنم منم داغ دیده م شاه طوطی خدا بیامرزدش
😐
من هیچ من نگاه حتی خونه عوض کردید.خدا بده شانس من بچه ۶ ماهه تو شکممو از دست دادم
ووی درکت میکنم حنای منم امروز نزدیک بود بمیره انقد گریه کردم و دستامو چنگ زدم داغونم ولی خداروشکر اگه خدا بخواد بهتره
درست میگی عزیزم من درکت میکنم
منم یه عروس هلندی داشتم یبار یهو پر زد رفت از پنجره و دیگه پیداش نکردیم اینقدر دوسش داشتم چند روز یواشکیه شوهرم گریه میکردم و دلتنگش بودم بعد یدونه جوجه عروس هلندی گرفتم دوباره بزرگش کردم تاحالم خوب شد
واییی خیلی بده درک میکنم منم ۷ سال یه عروس داشتم مریض شد مرد😭سعی کن یه حیون خونگی جدید مثل گربه یا کوتوله ای چیزی بگیری به اون وابسته شی فامیلامون پرندش فرار کرد یدونه دیگه گرفت اونو مثل باد فراموش کرد
