اهان من جاهایی که حتی درشو بازم نمیکردیمو گشتم حتی جانمازهارو دونه دونه گشتم چمدوناروهنرو باز کردم ا ...
یه دوستمون گفتن کنار بالشتي مبل رو نگاه کنید درست می گن خیلی موقع میفته اونجا. یا اصلا زیر بالشتک مبل. یه باری هم من تبلت رو گذاشته بودم روی صندلی ماشین و خیلی مدت دنبالش گشتیم رنگ قاب تبلت شبیه رنگ صندلی ماشین بود نمی دیدیمش!
خواهر من این جور مواقع صلوات نذر می کنه . قشنگ پیدا میشه
من خود دلم از مهر تو لرزید وگرنهتیرم به خطا میرود اما به هدر، نه دل خون شده وصلم و لبهای تو سرخ استسرخ است ولی سرختر از خون جگر، نه با هرکه توانسته کنار آمده دنیابا اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه! بدخلقم و بدعهد، زبانبازم و مغرورپشت سر من حرف زیاد است مگر نه؟ یک بار به من قرعه عاشق شدن افتادیک بار دگر، بار دگر، بار دگر… نه!
عزیزم چند سال پیش گوشیه شوهرم سایلنت بود خواب بوده دخترم ۲ سالش بود زیپ بالش رو وا کرده بود انداخته بود توی بالش. تو بگو ما همه جا رو زیررو کردیم اخرم به شمارش زنگ زدم دیدم نور گوشی از تو بالش مشخصه .دیگه میدونستسم دخترم اونجا قایم میکنه کلیدارو گوشیا رو
بیخیال اونا به اوناچه، خودشون تاحالا چیزی گم نکردن من همشون میدونن چون گفتم شماهم بگردید خونتونو، ش ...
اخه مادرشوهرم راضی نبود طلا بخریم میگفت باید نقره بخرید کلا با من لجه نمیذاره طلا داشته باشم جنگ میکنه منم اعصاب جنگ ندارم اینم بهونه میشه براشون تا عمر دارم تیکه میندازن