2726
عنوان

مامانهای خرداد نود (قسمت دوم)

| مشاهده متن کامل بحث + 501177 بازدید | 17214 پست
سامی دست میزنه....................دد دد میکنه................بهش بگم برقص دستاشو بالا میاره و تکون میده..............عاشق بیرون رفتنه و وقتی میخواد بره بیرون طرذف در خونه را اشاره میکنه....................بهش میگم سامی چطوری گریه میکنه ادای خودش را در میاره.ههههههههههههههههههههه

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728
سلام صبح همگی بخیر خوبید ؟ من امروز کرکره رو دادم بالا
آزیتا جون خیلی خوشحال شدم پستت و دیدم
نسرین جون امیدوارم زودتر خوب شی خیلی بده سعی کن مایعات زیاد بخوری که بدنت کم آب نشه
این عکس یاسی خیلی خوشگللللللللللله عزیزم دوست دارم فشارش بدم
آراد دو سه ثانیه دو تا دستشو ول می کننه
امروز آراد 11 ماهه شد نگرانشم از دیروز آبریزش بینی پیدا کرده رفتیم شهروند خرید توی راه سرشو چسبونده بود به شیشه نمی ذاشت پنجره رو ببندیم بهش باد خورده فک کنم دیشب همش دماغش کیپ شده بود بد خواب بود دارم از کم خوابی متلاشی می شم دیروز و پریروزم طبق عادتش 5 و نیم صبح بیدار شده خسته ام یکماهه دیگه یک سالش می شه هنوزم خوبنمی خوابه چقدر درد و دل کردم خدایا
سلام و صبح همه بخیر ...
سلام بهار جون...
من پستها رو خوندم... ولی شرمنده این قدر تند تند خوندم که نفهمیدم چی شد... فقط اینا دستگیرم شد :
زهره جون خوشحالم که آشتی کردی..
عکس یاسی و بردیای گلم عالی بود...عالیییییییی
نسرین جون امیدوارم زودتر خوب خوب بشی....
آزیتا جون خوشحالم که اومدی به تایپک و بهمون سرزدی..
مریم جون از دیدن پست شما هم خوشحال شدم...
بهار جون امیدوارم آراد سرمانخورده باشه و فقط در حد آبریزش بینی باشه... کلی بهش پرتقال و لیموشیرین بده تا سرمانخوره...

مواظب خودت باش...

فعلاً بوس... وای که چه قدر کار دارم خدااااااااااااااااااا

امروز رفتم یک اداره ایی کار داشتم .. اینقدر با من بد برخورد کرد که دلم میخواست نامه ام رو پاره کنم بکوبم تو صورتش ... بعضی از آدمها اصلاً لایق احترام و ادب نیست... اصلاااااااااااااااااااااااااااً

ندا جون سوالاتتو برای برادرم میل کردم ... هر وقت که بهم جواب داد خبرت میکنم.. البته بازم میگم اصلاً قابلی نداره عزیزم... یاسی مثل ریحانه میمونه و انگار برادرزاده ی خودشه..

بهترین اتفاق زندگی من در سال 93 رفتن به پابوس سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع) بود.. خدایا شکرت که منو لایق این سفر دونستی.. http://www.taranomemehr.blogfa.com **وبلاگ ترنم مهر**
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
داغ ترین های تاپیک های امروز