منو همسرم دوست بودیم و همو میخاستیم بعد یه جریاناتی شد که همسرم گفت میام خواستگار
همسرم و من سنمون کمه پدرشوهر و مادرشوهرمم اومدن و گفتن که اره شرایط ما اینجوره و کمک میکنیم تا حد توانمون پدر و مادر منم همینو گفتن
یه سال بود عقد بودیم همسرمم سرباز بود ماه بعد تموم میشه ولی نه از خونه خبریه نه چیزی
پدرشوهرم قرار بود یه خونه به ما بده
خونشونو ک مال پدربزرگ همسرم هست رو گذاشتن برای فروش تا با پول اون ی خونه دو طبقه بگیریم برای خانواده همسر و منو همسرم ولی فروش نمیره اون قیمتی که اینا میگن
و اینکه تو باغ از بهار هست دارن خونه ویلایی میسازن برای خودشون ک هی داره خرج میزاره دستشون و تا الان تموم بشو. نیست ولی همسر من ک ماه دک تموم میشه و ما یک سالو خرده ای هست عقدیم هنوز هیچ کاری راجب مسکن ما نکردن و من خیلی ناراحتم و نگران
حق دارم؟چون وقتی من عروسشون شدم قرار نبود خونه ای تو باغ بسازن قرار بود ب فکر خونه ما باشن پدرشوهرم خودش گفت ولی الان هی میگن خونه باغ ساختیم نداریم نداریم شما بودین ناراحت میشدین؟
من خیلی نگرانم چیزی نگفتم بهشون فقط به همسرم اولش قبل شروع ساختن گفتم هزینه ها خیلی زیاده ها ما عروسی در پیش داریم گفت با پنجاه میلیون تم میشع الان پنجاه میلیون شده نزدیک ۳۰۰،۴۰۰میلیون
و همش الان میگن نداریم نداریم
نداریم برات سرویس عروسی بخریم درحالی ک همه اینارو گفته بودن میکنیم همسرمم تک پسره یه خواهر داره بزرگتر از خودش و ازدواج کرده