با سه تا همکار مرد افتادم تو اتاق

یکی از یکی رو مخ تر، یکیشون که اصلا مشکل روانی داره همه میدونن معلوم الحاله، قلب مهرونی داره ولی وسواس فکری داره شدیدا و دائم رو مخه، همش دارن در گوشی شوخیای چرت مثبت هجده میکنن، چرتو پرت میگن، و بسیاااااار فضولن خدا نکنه طرف بفهمه ناخن کاشتی نمیدونم چیزی تزریق کردی دیگه تاااااااااااااا گندشو در نیاره ولکن نیست، اول امار اون کاری که انجام دادیو در میاره از فایدش تا محلش و قیمتش، بعد احساس میکنه بانمکه هروقت حرف کم میاره این چیزارو پیش میکشه، چندماه پیش یکی اسم پدیکور مانیکور اورد جلو این دیگه فک میکنه خیلی با نمکه هنوزم که هنوزه نمک میریزه با این موضوع، بعد مثلا یه مرخصی میخوای بری یه نوبت دکتر داری اول که باید امار دکتر در بیارن دوم اصل بیماریتو، چرا ازمایش رفتی چرا سونو دادی ، ینی امکان نداره یه سوال بپرسه جواب بدی پشت سرش ازت بلافاصله نپرسه چرا، واااااای که چقد حساس شدم و رو مخمه، خب بابا بیشعور شاید بیماری زنونه دارم نمیتونم توضیح بدم، چرا و زهر مار، یوقتایی اضافه کاری میمونیم وقتی تایم کاری تموم میشه دهنش باز میشه یه رییییییییییییییییییییییییز تا وقتی بریم زر میزنه حرفای چرت میزنه تورو هم زورکی به حرف میگیره، ینی یچی تعریف میکنه بعد از تو سوال میپرسه توام هرچی سرد و زورکی و تند و سربالا جوابشو بدی باز ادامه میده، گوششم ضعیفه هر حرفو باید شش بار بزنی، حتی موقع ناهار خوردن بابا من صب تاحالا سرکارم بازم باید بمونم میخوام بیست دقیقه ناهار بخورم تو سکوت و استراحت کنم حالا میره میشینه اونجا یه ریز صحبت میکنه منو هم با دهن پر و ذهن و تن خسته زورکی به حرفای چرت مزخرف میگیره ، خصوصا وقتایی که وقت کمه و کار زیاده واقعا روانی میشم، اینارو میگم شاید در ظاهر چرت باشه ولی وقتی مجبوری کار کنی اونم کاری که به اندازه کافی رسمی و غیر جذاب هست دیگه نمیتونی هر روز این چرتو پرتارو تحمل کنی، تازه اینا در مورد یکیشونه و  یه تیکه کوچیکشه، و اصلا هیچ راه چاره ای نداره فرقی نداره چجوری رفتار کنی همه جوره امتحان کردم سرد بودم تند بودم بی محلی کردم خودمو زدم به خریت، هیچی به هیچی، بعضی وقتا میبننن حالت بده عقلشون نمیکشه شاید طرف پری باشه ولی دیگه عقلشون میکشه حالم مساعد نیت صدرصد نباید سر به سرم بزارن ولی مدلشون اینجوریه دوست دارن همو ایستگاه کنن و سر به سر هم بزارن و فقط راجب چرتو پرت و چیزای مسخره خاله زنک بازی کنن و شوخیای لوس و لوده بکنن، ولی شعورشون نمیکسه اولا من شخصیتم فرق دارم اومدم کارامو بکنم و برمو دوست ندارم این بازیارو در بیارم دوما من زنم هر شوخی که با همکار مردت میکنی نباید با من بکنی، سری قبل سر ناهار خفه نمیشد هی چرت میگفت بعد یجا شروع کرد داداش منو مسخره کردن که خیلی گندست و گولاخه، خب بیعشور گولاخه که گولاخه به تو چه، توام مث سمندونی از جهت چهره و اندام من میرم تورو جلوی خواهرت مسخره کنم؟ نشسته سوالای شخصی میپرسه، داداشت چرا همش تو خونست، بابات چرا بیرون نمیره، چرا تو زورکی نمیبریشون بیرون، اصلا چجوری به خودشون اجازه میدن اینارو بپرسن، یبار منو دم کافه دیدیه هنوزم که هنوزه من یه مانتو جدید بپوشم یه کفش دیگه بپوشم سریع به مسخره میگه میری قهوه خونه؟ خانم فلانی داره میره قهوه خونه، به تو چه اخه اره میرم شیره کش خونه به توچه!!! مرخصی بری کجا میری چرا میری، همینجوری هم کار میتراشن برای ادم، وای که چقد اعصاب ندارم امروز، خدا نکنه یه روز تو فکر باشی یا بی حوصله باشی دیگه ولت نمیکنن، یکیشون هی میگه خانم فلانی خوبی چته چرا ساکتی لبخند بزن حرف بزن و چرتو پرت، یکی دیگه مسخره میکنه میکنه فکرت جای دیگست حواست نیست، منظورش تا درصد زیادی نسائل عاطفیه که ینی اره شکست عشق خوردی، دست از سر کچل ادم بر نمیدارن، خدا نکنه یچی جدید بگیری تاااااااااا زورکی ازت شیرینی نگیرن  ول نمیکنن ، یچی دوماه پیش خریدم گرون بود خیلی بی پول شدم واقعا همون 150 تومن آش برای صبحانه هم برام زیاد بود، وااااااااااای دهنمو سرویس کردن انقد گفتن هروقت سکوت میشد تو اتاق یکیشون میدید ساکته بحث آش و شیرینی دادن پیش میکشید، ولم کن بابا لامصب ندارم چرا باید به تو اش بدم اخه وقتی ندارم، تازه قبلش چندبار دیگه اش اوردم حتی یکی دوبار بی مناسبت، نباید بفهمی این یبار که نمیدم از خسیسی و گشنه بودن نیست ندارم پول اضافه؟ اخرم اشه رو زورکی اوردم که ولم کنه فقط، انقدم زورکی خواسته بودن ازم بکنن که واقعا زورکی بردم اصلا رضایت قلبی نداشتم، و خیلی چیزای دیگه، واقعا دارم روانی میشم ازشون، فقط خواستم یکمشو بگم تخلیه شم، شاید امروز نیاز شه اضافه کاری بمونم با طرف و واقعا عصبیم هر بار از این موضوعو خدا خدا میکنم اون نمونه، بمونه همکار نمیکنه اکثرا سرش تو گوشیه و فقط قراره رو مخ من بره، هعی خدا، البته اینو بگم که ذاتا ادمای خوبی هستن و بتونن دستت رو میگیرن و کمک میکنن ولی از جهت فرهنگی رشد زیادی نداشتن