مادربزرگم خيلي تنها و بيكس و مظلوم بود اخرم تو تنهايي از دنياي لعنتي رفت حتي كسي نبود ي ليوان اب دستش بده... هميشه تو فكرمه و عذاب ميكشم ك چرا جنازش موند تو خونش ما دير فهميديم
چقد دنيا بي ارزش و نامرد چقد بيكس بودن سخته چقد درد بزرگيه...
ميشه براش فاتحه بخونيد؟
دلم خيلي تنگه براش هيچكس مهربون تر از اون تو اين دنيا نيس مطمينم