2733
2734

شاید بگید ناشکرم ولی احساس خوبی ندارم دوتا پسر کوچیک دارم چون با شوهرمم خیلی مشکل داریم چن بار تا پای طلاقم رفتیم خانواده شوهرم خیلی بچه هامو دوس دارند مادرشوهرم همش بچه هامون بچه هامون میکنه پدرشوهرمم شدید پسرمو دوس داره خیلی محبت میکنند پسرم بعضی موقع ها دنبال پدرشوهرم گریه هم میکنه 

میترسم خودم بچگیم از مادرم جدام کردن اصلا حس خوبی ندارم فک میکنم میخان بچه هامو بگیرن یا ب خودشون وابسته کنند ب نظرتون با ای شرایط برم تو ساختمونشون یا مستاجر بمونم ؟نمیخام بچه هام اخلاقای اونا رو بگیرن 

خیلی خوبه ک

😡وقتی مخاطبم تو نیستی ،تحت هیچ شرایطی ریپلای نکن که بخوای افکار پوسیده خودت رو به زور تو مغز من بچپونی،چون اینقدر لجباز هستم که تا ته دنیا باهات کل کل کنم،حتی اگر به قیمت حذف کاربری جفتمون تموم شه..پس وقتی جوابمو بده که فقط مخاطب حرفم تویی.تاماااااام😡


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
2738

بی شک مستاجرررریییی

به سلامتیه قشنگترین موسیقی جهان. یعنی صدای قلب پاک کسی که همه ی زندگیته…دوستدارم همسرمهربونم.شمس ب مولانا گفت پس زخمهایمان چه میشود؟مولانافرمود نور از محل همان زخم ها وارد میشود.
اصلا پیششون نرو خودتم حساس نشون نده نشون بدی که نمیخوای وابسته شن بدتر میکنن مریضن ملت

شوهرم بچمو نمیبره ارایشگاه مادرشوهرم وقتی فهمید خودم پسرمو بردم ارایشگاه گف حالا از ای ب بعد با اقا جونش میره مثلا خونشونم یهو انگا صاحابه بچه هس درمیاد میگه بچه رو ببر فلان کن یا ب خودم دستوری میگ این غذا رو بده اونجور کن اینجور کن

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730