من خودم به شدددت از گربه میترسم یه بار داشتم توی پارک با یه آقایی که خواستگارم بود قدم میزدم بعد یه جا یه مسیر باریکی بود که داشتیم ازش عبور میکردیم یهو دیدم یه گربه داره میاد جیغ کشیدم پریدم بغله پسره😂ینی هنوزم یادش میفتم دلم میخواد از خجالت بمیرم
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
من از آسانسور میترسیدم یه بار رفته بودم خونه دوستم طبقه هشتم بودن ، موقع برگشت دیگه واقعا جون نداشتم اون همه پله رو بیام پایین سوار آسانسور شدم ، همین که درش بست و راه افتاد به قدری جیغ کشیدم و خودمو کوبیدم به درو دیوار که آسانسور بدبخت آیینه اش شکست
خودم بد توام بد خوب نامرد ، بگو من دیگه چی دارم؟؟؟ سوالات ذهن من : مادر شوهرا خواهر شوهرا مگه خوشبختی بچه و برادرتونو نمیخواید ؟ برای چی کرم میریزید تو زندگیشون ، مثلا جدا شن طلاق بگیرن بچه اتون افسرده شه خوشحال میشید ؟ خانومایی که با مردهای زن دار دوست میشید ، فازتون چیه؟دوست دارید اسمتون هرزه باشه؟ یا فکر میکنید زندگی ای که روی خرابه های زندگی یه نفر دیگه ساختید خوشبختی داره؟ نامادری هایی که بچه شوهرتونو اذیت میکنین یه کاری میکنین پاش از خونه ی پدرش قطع بشه ، نگران اون آهی که دنبال زندگیتونه نیستید؟ حتی اگر به خدا اعتقاد ندارید از کارماش نمیترسید؟ دنیا انقدررر بزرگ هست که جا واسه خوشبختی هممون داشته باشه
بشدت از مارمولک میترسم حتی نمیتونم عکس یا نقاشیشم ببینم متاسفانه تو حیاطمون داریم یبار داشتم تو روشویی لباس بچمو میشستم با پسرم حرف میزدم سرمو برگردوندم دیدم کنار دستمه چنان جیغی زدم پسرام دومتر پریدن هوا بعد ی رب همش جیغ میزدم زنگ زدم شوهرم با گریه و نفس نفس اصن نمیتونستم حرف بزنم اون بدبختم داشت سکته میکرد میگف چیشده بچه ها خوبن ؟ دیگ گفتم کلی فحش نثارم کرد😁 بعد زنگ زدم ب جاری قهرمانم اومد کشتش 🥴 میگف با اون جیغت بدبخت سنگکوب کرده چون اصلا تکون نمیخورده از جاش😒
صبر اوج احترام به حکمت خداوند است💗💗💗الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...