توی خونه تنهام خاله مامانم فوت کرده رفتن شهرستان هرچی بهشون گفتم منم ببرید گفتن کروناعه و خطرناکه از درسهات عقب میوفتی نگید چه مامان و بابای بی فکری داری چون کسی نبود مامانبزرگ رو ببره مامانبزرگم هم پیله کرده بود که ببرنش هرچی باهاش صحبت کردیم گوش نمیداد یه صداهای خیلی بدی از توی کوچمون میاد صداش مثل صدای تیراندازی هستش ۱۸سالمه