وااای بچه ها تا حالا یه مارمولک دیدین که روی بدنتون باشه؟!
من امشب که رفتم دسشویی بعدش توی حیاط، زیر درخت، روشویی مون قرار داره، دست هامو شستم و اومدم داخل، رفتم توی آشپزخونه بعدش میخواستم شام رو بیارم... یه لحظه برگشتم که به شوهرم یه چیزی بگم که واااای چشمتون روز بد نبینه🥵😱دیدم دقیقا روی بازوم یه دونه مارمولک کوچولو بود البته روی آستین لباسم... قلبم در اومد از ترس ، جیغ زدم و سریع با پشت دست پرتش دادم پایین، اولش ترسیدم بره توی یقه ام، وقتی افتاد روی زمین پسرم رفت یه دمپایی آورد و داد به من و منم مارمولک رو کشتم، هنوزم قیافه ی زشتش جلوی چشمم،الان همش حس میکنم دوباره این اتفاق میخواد برام بیفته🥲😭🥺
تا حالا شمام از این خاطرات بد و چندش داشتید؟ بیایید تعریف کنید...