مادرشوهرمینا بنایی داشتن با شوهرشو دخترش(2تا بچهاش)اومدن خونه ی من موندن 1هفته خودشون موندنو منو بچه 8 ماهه رفتیم خونه مامانم .بعد برگشتیم 1 هفته هم باهم بودیم یعنی درمجموع 14 روز زندگیم دراختیارشون بود .اگه خدا بخواد 20 روز دبگه میریم خونه خودمون(تازه یه نقلی شو خریدیم).اینا بعد 14 روز رفتن خونه خودشون .داشتم لیوانارو میشستم دخترِ خواهرشوهرم که 10 سالشه برگشته میگه زندایی لیوانای دمِ دستیات همینه تو جهازت همین بود.به منم خیلییییی بَر خورد آخه مادرشوهرم خیلی سر جهاز بهم تیکه انداخته بود بعد 7 سال بازم وِل کن نیستن .با اینکه بابایِ خدابیامرزم جهازِ خیلی خوبی داده بود .برگشتم گفتم بابایِ من به اندازه عمو مرتضی (شوهر خالش میشه )پولدارنبود دیگه اون داره 300 پارچه چینی میده .میگه بیچاره خالم کجاش پولداره؟
بعد
