بچه ها من از یه موضوعی خیلی عصبی هستم چیکار کتم اروم شم دارم حتی به خود کشی فکر میکنم خیلی روحیم خرابه
من یه پرستاراتاق عملم😍من عاشق کارمم❤من یه خانوم خانه دارم🙎♀خونه من همیشه برق میزنه❤من یه زنم🥰عاشق همسرمم.با عشقم خوشبختم خستگیام پشت در خونمونه من مطالعه میکنم آشپزی و شیرینی پزی میکنم آقامون آرایشگر شخصیمه همیشه باهم خوشیم از خونمون یا صدا خنده میاد یا بوی غذای تازه😍به منم خیانت شده مشکوک به سرطان بودم که نامزد سابقم با خواهر جاریم بهم خیانت کردن تو تنهایی و افسردگی جنگیدم تا اینکه با شوهرم آشنا شدم اسمش امیده🥰خودشم امیده بعد اومدنش من شدم قوی ترین و خوشبخت ترین زن دنیا💖
من یه پرستاراتاق عملم😍من عاشق کارمم❤من یه خانوم خانه دارم🙎♀خونه من همیشه برق میزنه❤من یه زنم🥰عاشق همسرمم.با عشقم خوشبختم خستگیام پشت در خونمونه من مطالعه میکنم آشپزی و شیرینی پزی میکنم آقامون آرایشگر شخصیمه همیشه باهم خوشیم از خونمون یا صدا خنده میاد یا بوی غذای تازه😍به منم خیانت شده مشکوک به سرطان بودم که نامزد سابقم با خواهر جاریم بهم خیانت کردن تو تنهایی و افسردگی جنگیدم تا اینکه با شوهرم آشنا شدم اسمش امیده🥰خودشم امیده بعد اومدنش من شدم قوی ترین و خوشبخت ترین زن دنیا💖
جان مادر نمی آیی؟چین های پیشانی مادر هنوز به تعداد دلخواهت نرسیده؟ فدای جانت جان مادر....میدانی تصمیم دارم به دنیا آمدی یا حتی در دلم جوانه زدی و کلبه احزانم را گلستان جوانه ات کردی چه صدایت کنم؟جان مادر.البته خیلی سال است که دوست دارم تورا جان صدا کنم راستی مادر، جایت خوب است؟دلت برای نوازش های مادرانه ام تنگ نیست که نمیایی جان مادر جانه جانه جانم چه لذت بخش است وقتی حس کنم تو هستی و دست روی شکمم بگذارم و بگویم جان مادرعشق مادر، خانه ام سوت و کور است نمیایی؟چه زیباست در جمع باشم و تو فریاد بزنی ماما بگویم جان مادرنازنین فرشته مادر خدا در نزدیکی توست؟اگه دیدی یا صدایی از او شنیدی یا آن حوالی بوی خدا را حس کردی بگو مادرم منتظر من است اجازه بگیر و بیا به درونم تا از درونم تا وجودم و قلبم و زندگیم آشیانه بسازم برایت.جان مادر پیشانی ات را بوسیدن آرزویم شده وقتی که بدنت چند روزی شسته نشده باشد و بوی شیر بدهی و لباس نوزادی بر تن داشته باشی، آخ ،که چه لذتی دارد ماچی از بین دو ابرو ات بگیرم و بگویم خدایا شکر که جان دوباره دادی به وجودم آخ که قلبم تیر میکشد به آن لحظه فکر میکنم تنم میلرزد.من دوستت دارم حتی الان که ندارمت من عاشقت هستم جان مادر مرا رها نکن از این همه گریه های شبانه خسته شدم دیگر توانی برایم نمانده تورا می خواهم جان مادر😭😭
دارم از سدت عصبی بودن موهامو میکشم خیلی خیلی عصبیم الان
من یه پرستاراتاق عملم😍من عاشق کارمم❤من یه خانوم خانه دارم🙎♀خونه من همیشه برق میزنه❤من یه زنم🥰عاشق همسرمم.با عشقم خوشبختم خستگیام پشت در خونمونه من مطالعه میکنم آشپزی و شیرینی پزی میکنم آقامون آرایشگر شخصیمه همیشه باهم خوشیم از خونمون یا صدا خنده میاد یا بوی غذای تازه😍به منم خیانت شده مشکوک به سرطان بودم که نامزد سابقم با خواهر جاریم بهم خیانت کردن تو تنهایی و افسردگی جنگیدم تا اینکه با شوهرم آشنا شدم اسمش امیده🥰خودشم امیده بعد اومدنش من شدم قوی ترین و خوشبخت ترین زن دنیا💖
جان مادر نمی آیی؟چین های پیشانی مادر هنوز به تعداد دلخواهت نرسیده؟ فدای جانت جان مادر....میدانی تصمیم دارم به دنیا آمدی یا حتی در دلم جوانه زدی و کلبه احزانم را گلستان جوانه ات کردی چه صدایت کنم؟جان مادر.البته خیلی سال است که دوست دارم تورا جان صدا کنم راستی مادر، جایت خوب است؟دلت برای نوازش های مادرانه ام تنگ نیست که نمیایی جان مادر جانه جانه جانم چه لذت بخش است وقتی حس کنم تو هستی و دست روی شکمم بگذارم و بگویم جان مادرعشق مادر، خانه ام سوت و کور است نمیایی؟چه زیباست در جمع باشم و تو فریاد بزنی ماما بگویم جان مادرنازنین فرشته مادر خدا در نزدیکی توست؟اگه دیدی یا صدایی از او شنیدی یا آن حوالی بوی خدا را حس کردی بگو مادرم منتظر من است اجازه بگیر و بیا به درونم تا از درونم تا وجودم و قلبم و زندگیم آشیانه بسازم برایت.جان مادر پیشانی ات را بوسیدن آرزویم شده وقتی که بدنت چند روزی شسته نشده باشد و بوی شیر بدهی و لباس نوزادی بر تن داشته باشی، آخ ،که چه لذتی دارد ماچی از بین دو ابرو ات بگیرم و بگویم خدایا شکر که جان دوباره دادی به وجودم آخ که قلبم تیر میکشد به آن لحظه فکر میکنم تنم میلرزد.من دوستت دارم حتی الان که ندارمت من عاشقت هستم جان مادر مرا رها نکن از این همه گریه های شبانه خسته شدم دیگر توانی برایم نمانده تورا می خواهم جان مادر😭😭
دارم از سدت عصبی بودن موهامو میکشم خیلی خیلی عصبیم الان
من عصبی نیستم ناراحتم بغض داره خفم میکنه ولی نمیتونم گریه کنم به جایی رسیدم که گریه های مامانمم برام مهم نیست یک ساعت پیش زنگ زد کلی گریه کرد و باهام حرف زد
جان مادر نمی آیی؟چین های پیشانی مادر هنوز به تعداد دلخواهت نرسیده؟ فدای جانت جان مادر....میدانی تصمیم دارم به دنیا آمدی یا حتی در دلم جوانه زدی و کلبه احزانم را گلستان جوانه ات کردی چه صدایت کنم؟جان مادر.البته خیلی سال است که دوست دارم تورا جان صدا کنم راستی مادر، جایت خوب است؟دلت برای نوازش های مادرانه ام تنگ نیست که نمیایی جان مادر جانه جانه جانم چه لذت بخش است وقتی حس کنم تو هستی و دست روی شکمم بگذارم و بگویم جان مادرعشق مادر، خانه ام سوت و کور است نمیایی؟چه زیباست در جمع باشم و تو فریاد بزنی ماما بگویم جان مادرنازنین فرشته مادر خدا در نزدیکی توست؟اگه دیدی یا صدایی از او شنیدی یا آن حوالی بوی خدا را حس کردی بگو مادرم منتظر من است اجازه بگیر و بیا به درونم تا از درونم تا وجودم و قلبم و زندگیم آشیانه بسازم برایت.جان مادر پیشانی ات را بوسیدن آرزویم شده وقتی که بدنت چند روزی شسته نشده باشد و بوی شیر بدهی و لباس نوزادی بر تن داشته باشی، آخ ،که چه لذتی دارد ماچی از بین دو ابرو ات بگیرم و بگویم خدایا شکر که جان دوباره دادی به وجودم آخ که قلبم تیر میکشد به آن لحظه فکر میکنم تنم میلرزد.من دوستت دارم حتی الان که ندارمت من عاشقت هستم جان مادر مرا رها نکن از این همه گریه های شبانه خسته شدم دیگر توانی برایم نمانده تورا می خواهم جان مادر😭😭
دو ساله مبتلا به ام اس هستم... عاشق شوهر و دخترمم. مهربون و شوخ طبعم در عین حال مغرور. با همه ارتباط میگیرم جز خواهر شوهرام😅 از اون موفرفری هایی هستم که آرزومه موهام لخت باشه🙄 به طلسم و جادوجنبل اعتقاد ندارم و باورم اینه که هر چیزی علت منطقی داره. دوست دارم همیشه نماز بخونم ولی خیلی وقتا تنبلیم میکنه وضو بگیرم ! خدایا چی میشد وضو رو بیخیال میشدی...😑 خودم زیاد حرف میزنم ولی حوصله آدم پرحرف و ندارم☺