نمیتونم قبول کنم که درست دو هفته بعد قرار رسمی عقد با من بره زن بگیره و زنشو بیاره تو خونه ای که من پولشو دادم.
نمیتونم قبول کنم زنشو سوار ماشینی کنه که من خریدم. نمیتونم قبول کنم زنش از لوازمی که من خریدم استفاده کنه
نمیتونم قبول کنم که من صبح تا شب جون بکنم قسط و وامی رو بدم که نامزد سابقم به نام من گرفته بود و اون با این پول بخواد بره خارج
من ساده بودم فکر میکردم دارم برای زندگیم میکنم اما همش یه سراب بود.
چجوری از این آدم بگذرم و بزارم نفس راحت بکشه؟
لطفا نگید واگذارش کن به خدا که خدا هم طرف اون وایساده