ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
هیچ وقت سوتی ندادم و غذاهام بد نشد با اینکه توخونه بابام حتی نیمرو هم درس نمیکردم🤣
مامان ماهلین😘. انشاالله هرکه بادردش میخوابد با درمانش بیدارشود..🙏. ترس فقط اونجا که هوشنگ ابتهاج میگه :وقتی همه چیز خوب است، میترسیم!ما به لنگیدن یک جای کار عادت کردهایم ...️️
یه سوپ جو بود که پررررررر از جو بود گوشت و سبزی و هویچ ها داخل جو ها گم شده بودن، تازه دو وعده ای بود 😂😂 هی اب اضافه میکردم رقیق بشه
ازونجایی که درمورد هر موضوعی نظر نمیدم ؛ پس اگه نظرمو یه جا گفتم که مخالفش بودی لطفا ریپلای نکن نمیخوام متقاعدم کنی،چون نظرم طبق تجربه خودمه😊••••••• امروز دوم شهریور۱۴۰۲با خودم عهد میبیندم که بجز راهنمایی و مشاوره در حد درک و فهم خودم از موضوع بحث؛ در هیچ تاپیکی پست نگذارم و البته بجز موارد فان ؛؛ و هیچوقت در تاپیک های تعریف از خانواده اعم از پدر،مادر،خواهر،برادر،همسر و فرزند شرکت نکنم ،چون هروقت شرکت کردم بعدش کلی انرژی منفی روانه زندگی خودم و اون افراد شد!!! •••••••••روابط دوستانه یا عاشقانه تو باید عامل کاهش استرست باشن نه بیشتر شدنش،باید منبعی برای آروم شدن تو، پیشرفت خوشحالی و آسون تر شدن مسیر زندگیت باشن، اونا باید باشن تا از زندگیت لذت بیشتری ببری و حالت خوب باشه کنارشون نه برعکسش،زندگی خودش به اندازه کافی سخت هست•••••••••
من یبار باهاش دعوا کردم...براش سیب زمینی سوخته و سوسیس سوخته انقدم کم بود ک چسبیده بود ب ماهیتابه درست کردم.اونم در اولین فرصت عکس گرفت ب آبجیام نشون داد آبروی منو برد
اصلن نسوزوندم فقط یبار اینقد عجله کردم تو سبزی کوکو نمک فلفل نریختم قابل خوردن نبود
در یک شب از شب های زیبا خدا تورا در دستانمان قراررداد و مارو لایق تو دانست از ان پس تو به زندگیمان رنگ ومعناو مفهوم دادی...پسرمون دارا عشق زندگیه مامانو باباش یه مردادیه جذاب