دخترم دو سال و نه ماهشه
چند روزه مهد میره
و من همش دارم تو ذهنم با خودم کلنجار میرم
که اصلا کار درستی بوده مهدکودک فرستادن؟
یه چیزی شد که دیگه کلا دو دل شدم و دلم آشوبه که نکنه اشتباه کردم
اینم بگم که این مهد خصوصی و 4 ستاره است و کادر با تجربه ای داره و بهترین مهد شهرمونه
روز دوم مهد دخترم خوابالو بود و رو دنده ی لج و ناسازگاری بود.حتی صبحونه نخورد
با این حال رفتم مهد که دیگه عادت کنه به ساعت بیداری جدید
بعد مدیر گفت که سلام کنه و اجازه بگیره بره تو حیاط
ولی دخترم فقط به من میگفت و به اون نمیگفت
بعد دید هی من میگم باید از مدیر اجازه بگیری
گریه کرد که میخوام برم تو حیاط و حاضر نشد به مدیر بگه
بعد مدیر به من گفت چون گریه میکنه و حرفشو نمیزنه مامانش کیفشو برداره بره.هدفش این بود که دخترم بفهمه بدون گریه و طبق قوانین باید عمل کنه
منم گیرکردم وسط و رفتم
دخترم خودشو هلاک کرد.گفتم الان قلبش وایمیسه دور از جون
کلا دو دقیقه نشد گفتن بیا
بعد از وقتی اونجوری گریه کرده من دبگه دو دل شدم
شوهرم میگه زیادی لوس شده
بزار اونجا درست بشه و بدونه با گریه حرف پیش نمیره و باید حرف گوش کنه و دست از لجبازی برداره
خودم ولی قلبم پاره پاره شد.میدونم اگر دخترم خوابالو نبود و صبحانه خورده بود و سرحال بود این اتفاقا نمیوفتاد
اگر بازم بخواد این اتفاق تکرار بشه و با رفتن من دخترمو تنبیه کنن من کشش اعصاب و روان ندارم