2733
2734

دخترم دو سال و نه ماهشه


چند روزه مهد میره


و من همش دارم تو ذهنم با خودم کلنجار میرم


که اصلا کار درستی بوده مهدکودک فرستادن؟


 یه چیزی شد که دیگه کلا دو دل شدم و دلم آشوبه که نکنه اشتباه کردم


اینم بگم که این مهد خصوصی و 4 ستاره است و کادر با تجربه ای داره و بهترین مهد شهرمونه


روز دوم مهد دخترم خوابالو بود و رو دنده ی لج  و ناسازگاری بود.حتی صبحونه نخورد

با این حال رفتم مهد که دیگه عادت کنه به ساعت بیداری جدید



بعد مدیر گفت که سلام کنه و اجازه بگیره بره تو حیاط

ولی دخترم فقط به من میگفت و به اون نمیگفت


بعد دید هی من میگم باید از مدیر اجازه بگیری

گریه کرد که میخوام برم تو حیاط و حاضر نشد به مدیر بگه


بعد مدیر به من گفت چون گریه میکنه و حرفشو نمیزنه مامانش کیفشو برداره بره.هدفش این بود که دخترم بفهمه بدون گریه و طبق قوانین باید عمل کنه

منم گیرکردم وسط و رفتم

دخترم خودشو هلاک کرد.گفتم الان قلبش وایمیسه دور از جون

کلا دو دقیقه نشد گفتن بیا

بعد از وقتی اونجوری گریه کرده من دبگه دو دل شدم

شوهرم میگه زیادی لوس شده

بزار اونجا درست بشه و بدونه با گریه حرف پیش نمیره و باید حرف گوش کنه و دست از لجبازی برداره

خودم ولی قلبم پاره پاره شد.میدونم اگر دخترم خوابالو نبود و صبحانه خورده بود و سرحال بود این اتفاقا نمیوفتاد

اگر بازم بخواد این اتفاق تکرار بشه و با رفتن من دخترمو تنبیه کنن من کشش اعصاب و روان ندارم


بعد همش هم به بچم برچسب میزنن


لجباز

یه دنده

سرخود


دختر منم مثل بقیه بچه تا حد خودش این خصوصباتو داره ولی نه بیشتر


بنظر خودم خیلی بچم مظلوم و حرف گوش کن و نازه

و خیلی با ادب و مودبه


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

همه بچه ها اوایل که میخوان از پدر و مادر جدا بشند همینطورند کار مدیر اشتباه بود که اصرار کرده سلام و اجازه بگیره بچه وقتی عادت به محل جدید کنه خودش کم کم همه این کاراهارو امجام میده بدون تذکر دیگران 

2731

منم از سن کم میرفتم مهد یادمه منم دقیقا گریه میکردم اونجا هم مامانمو میفرستادن بره بعد من پشت سرش هلاک میشدم ولی کادر اونجا خیلی مراقب بودن وقتی مامانم میرفت با وسایل جدید انقدر سرگرمم میکردن که یادم میرفت داشتم گریه میکردم و دیگه خوش میگذشت ولی خب یه روزایی اصلا اروم نمیشدم مامانم بیچاره مینشست توی حیاط تا من بدونم هست گریه نکنم

شاید اون موقع میگفتم چرا منو زود فرستادن مهد اما الان به نظرم کار درستی کردن من وابسته مامانم بودم اینجوری وابستگیم یکم کمتر شد از طرفی هم توی کل زندگیم مسئولیت پذیر بودم نمیگم دلیلش حتما این بوده ولی یکی از دلایلی که باعث شد من بعدا نسبت به مدرسه و درسام مسئولیت پذیر باشم صبح ها بیدار بشم و برم مدرسه و خواب نمونم قطعا همین بود که از سن کم با این چیزا اشنا شدم

این کاربری دست دو نفر هست

به نظرم بذار بره 

اينطور ك ميگى اصلا مهدش اونطورى نيست ك بگى بچه ها رو بخوان اذيت كنن 

چون منطقى هم فكر كنى كرم ندارن كه

ولى از لحاظ تربيتى 

خيلى خوبه كه توى اجتماع باشه

الان ياد ميگيره چطورى پيش هم سن هاى خودش باشه

و اينك براى مدرسه خيلى آماده ميشه

صبح يكمى زودتر بيدارش كن

صبحانه اى ك دوست داره بخوره

لباسى ك دوست داره بپوشه ( البته اگ لباس فرم ندارن)

در كل منظورم اينه كه اشتياق داشته باشه واسه رفتن ( به زور نباشه يا اينك فكر كنه مجبوره بره )


منم از سن کم میرفتم مهد یادمه منم دقیقا گریه میکردم اونجا هم مامانمو میفرستادن بره بعد من پشت سرش هل ...

شوهرمم همینو میگه


اره بچه منم بغل کردن


داشتن حواسشو پرت میکردن

به منم گفتن باید حداقل 20 روز یکماه شایدم بیشتر بیایی بشینی اینجا


ولی صدام میکرد مامانم میخواستم بمیرم

2738
شوهرمم همینو میگه اره بچه منم بغل کردن داشتن حواسشو پرت میکردن به منم گفتن باید حداقل 20 رو ...

درسته سخته منم از مامانم که میپرسیدم میگفت وقتی میرفتم بیرون گریه میکردم ولی واقعا برام لازم بوده میدونین گاهی وقتا باید پا روی دل و احساس گذاشت تا منطق راه رو درست پیش ببره من مادر نیستم ولی میدونم براتون خیلی سخته اما از منی که چنین تجربه ای داشتم بشنوین براش خوبه فقط اوایلش سخته ولی حداقل وابستگیش کم میشه و میتونه رو پای خودش وایسته

این کاربری دست دو نفر هست
همه بچه ها اوایل که میخوان از پدر و مادر جدا بشند همینطورند کار مدیر اشتباه بود که اصرار کرده سلام و ...


دقیقا منم حس کردم زیادی تند رفت


یا میگم دیدم بچم داره بد قلقی میکنه و خوابش نیاد 


پا میشدم میومدم خونه جایه اینکه بمونم و اینجوری بشه

بله گلم

ببینید عزیزم گریه بچه کاملا طبیعیه چون به محیط عادت نداره وابستگیش به شما زیاده اما به مدیرشون تذکر بدین از این کلمات استفاده نکنن نمیدونم چرا به این صورت برخورد کردن اگه فرد با تجربه ای باشن ارتباط اول با کودک واقعا مهمه 

سکوت بیشتر از آنچه که فکر کنی میگوید🙂

از بالای چهارسالگی باید میفرستادی

بچه الان دچار عدم اعتماد میشه

اعتماد به نفسش پایین میاد

فعلا تو دوره ی اموزش نیست

تو دوره منفی گرایی

یعنی الکی با همه چی مخالفت میکنه که طبیعی



تکامل رشد از نظر فروید و اریکسون و پیاژه و کوهلبرگ و بخون

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز