حتما با دخترم میریم چند جلسه پیش روانشناس تا اماده اش کنن برای شرایطی که قراره پیش بیاو خواهر کوچیک و مادرم رو قسم میدم که بعد من کنار دخترم بمونن. طلاهام رو به مادرم میسپرم تا روز مبادا یا شب عروسی گردن دخترم کنن. بقیه تایمم رو هم فقط فقط به دخترم محبت میکنم انقدر که بگه بسه برو دیگه.
بهش میگم که قراره برم یه سفر و اونجا منتظرش میمونم تا ابد . حتما براش یه نامه مینویسم