یهویی یادم اومد ترسیدم میگم خوبه دزدیده نشدم اون شب از بس عاشق شده بود عقده ای بی چشم و رو...
ملت روانی وای چقدر هم پیله شده بود
سوالی دارین در خدمتم شاید ی روزی براتون پیش اومد
باید خودتون نجات بدین و راهشو بلد باشین من که جونم داشت از ترس در میرفت اما خدا نجاتم داد