جمعه کنکور ارشد رو دادم و تموم شد
امروز هم خودمو زدم ب مریضی که بیرون نریم
ولی چاره ای نیست من بالاخره فردا باید ببینمش
خییییلی هم ذوق داره 🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️ هی میگه گفتم مامانم قرمه و فسنجون برات درست کنه شام بریم خونه ما
عصر میام دنبالت بریم بیرون شام خونه ما شبم بمون
هی ذوق میکنه قراره بعد 1 ماه ببینتم
ولی من حالم بدههههه😭😭😭😭😭😭😭😭😭 نمیدونمم چجوری تصمیممو بهش بگم چجوری بگم تصمیم گرفتم جدا بشیم