آفرین دقیقا...
بخدا شانسه بعضیا سنتی آن مثل پادشاهان...و بعضی هام آشنایی داشتند باز بده....اشتباه اینه باید شوهر نکرد تو این دوره زمونه....
خواهشن بچه نیاز و من جات بودم جدا میشدم من اسیر بچم شدم ک هنوزم دوسالشه
بخدا دقیق مثل مادر اون، هم تشر میزدن هم دلشون نمیخواست برم، انقد ادا اصول در میاورد منم دلم نمیخواست برم خونه بابام، دیگه بماند هر وقتم میرفتم کلی مامان عنترش ازم بد میگفت و زیراب میزد بعدش دعوامون میشد، شکر خدا راحت شدم از دستشون، دردو بلای شوهر فعلیم بخوره تو سر خاندانشون
اره بابا دوتاام بچه دار۶ دخترش از من چهارسال بزرگ تره پسرشم ۱۳ سالشه دخترش که انگار دختره شاه پریونه دخترشم ازدواج کرده انقد پول خرج میکنه و نازو ادا داره ایناام هی لوسش میکنن به شوهرم میگم خواهرزادتو تحویل بگیر دیگه چیزی تو این دنیا هست این خانوم نداشته باشه یکم از شوهرش یاد بگیر چه قدر هوای زنشو داره میگه اون باتو فرق داره اون از بچگی اینجوری بوده
من دیگ دیوونه شدم ن مسافرتی و تفریحی و همش قول الکی شیش سال عمرم تلف شده و بیستو چهار سالمه الان هیچ دلخوشی ندارم فقط ب پسرم فکر میکنم
همون دیگه میگم خب منظورت چیه میگی ینی من خونه ی بابام ندیدم میگه نه اون از بچگی عادت داشت پول خرج کنه خب اگه بده چرا به دختر خودتون نمیگین کم خرج کن فقط بلدین به عروساتون بگین میدونی چیه شوهره من دهن بین مامانو خواهرشه خدا از رو زمین ورشون داره این دوتا عفعیو
