سه ماهه پیش با کسی که ۳ سال باهاش دوست بودم و خودشو کشت تا به من برسه نامزد کردیم و قرار شد دوماه دیگه عقد کنیم . بهش اعتماد کامل داشتم و باهاش رابطه برقرار کردم. شانس گندم زد و باردار شدم و یه ماهی رو درگیر سقط و... بودم(نگید چرا سقط کردی چون ما فقط محرمیت داشتیم و اگه خانوادم میفهمیدن زندم نمیزاشتن)
دیروز خیلی اتفاقی گوشیش افتاد دستم و فهمیدم تو همون تایمی که عاشقانه میخواستمش و موقع سقط که بخاطر سهل انگاری اون داشتم درد میکشیدم وهمه اون وقتایی که بهش میگفتم بیاد کنارم و اون میپیچوند