هی مجبورم بریزم دور....چون گرمه و همش گرما زدست فقط آب میخوره که اصن غذا نمی خوره دیگه عصرم میاد فقط هی آب و شربت و خاکشیر هی الکی شام درست می کنم....هی بریزم دور....لاغری بشه بدممیاد....شما اینجورین؟ راهکار ندارین؟
یارا کوچولو.....تو هنوزم دل اومدن نداری مامان؟ اینجا مگه چقد ترس داره.....ینی ما لایق داشتنت نمی دونی....؟ ما دنیا رو برات گلستون می کنیم....چقد تو پیج های دکتر ها و زایمان هاشون باشم و اشک بریزم....حسرت به کنار اون شوق که پس من کی اون لباس آبی رو تنم می کنم و تو آخرین تکونات و تو دلم میخوری و نیم ساعت بعدش میای بغلم....یارا تو اصلا چه شکلی هستی؟ چشما ت چه رنگیه....رنگه چشای مادرت تو ۲۹ سالگی میشی متمایل به حسرته....یارا دستات ....مث دستای مامان کشیده است.....چال لپ بابات رو صورت قشنگت هست....یارا مامان تو صدای گریه ات چه جوریه؟ چقد آخه انتظار ...یارا اشکام خشک شد بیا......این تن دلش میخواد مهمونش باشی ۹ ماه....این زندگی تو رو می خواد....یارا مامان منتظرم نزار دیگه....یکم دلت با ما باشه با مرام.....دلم برات پر میزنه.....خدایاااا به دادم برس.....یه صلوات مهمونمون کن
آخه هر شب باید یه غذا باشه ولی نمیخوره یکم....امشب از بیرون سفارش دادم فردا باید ببرم گربه ها بخورن....گفتم برگ دوست داره...ولی فردا بدی نمیخور ه که
یارا کوچولو.....تو هنوزم دل اومدن نداری مامان؟ اینجا مگه چقد ترس داره.....ینی ما لایق داشتنت نمی دونی....؟ ما دنیا رو برات گلستون می کنیم....چقد تو پیج های دکتر ها و زایمان هاشون باشم و اشک بریزم....حسرت به کنار اون شوق که پس من کی اون لباس آبی رو تنم می کنم و تو آخرین تکونات و تو دلم میخوری و نیم ساعت بعدش میای بغلم....یارا تو اصلا چه شکلی هستی؟ چشما ت چه رنگیه....رنگه چشای مادرت تو ۲۹ سالگی میشی متمایل به حسرته....یارا دستات ....مث دستای مامان کشیده است.....چال لپ بابات رو صورت قشنگت هست....یارا مامان تو صدای گریه ات چه جوریه؟ چقد آخه انتظار ...یارا اشکام خشک شد بیا......این تن دلش میخواد مهمونش باشی ۹ ماه....این زندگی تو رو می خواد....یارا مامان منتظرم نزار دیگه....یکم دلت با ما باشه با مرام.....دلم برات پر میزنه.....خدایاااا به دادم برس.....یه صلوات مهمونمون کن
بهشون بگید معده خالی و کار کردن بدترین ضربه رو میزنه خدایی ناکرده مث من رفلاکس شدید و ورم معده بزو ...
صبحونه میخوره...مثلا تو روز کیک و اینا..شرکتشون همه وعده ها آشپز دارن تو تابستون هیچی...پاییز تا آخر بها ر فقط گشنه است اونوقت...سیسمونی نداره
یارا کوچولو.....تو هنوزم دل اومدن نداری مامان؟ اینجا مگه چقد ترس داره.....ینی ما لایق داشتنت نمی دونی....؟ ما دنیا رو برات گلستون می کنیم....چقد تو پیج های دکتر ها و زایمان هاشون باشم و اشک بریزم....حسرت به کنار اون شوق که پس من کی اون لباس آبی رو تنم می کنم و تو آخرین تکونات و تو دلم میخوری و نیم ساعت بعدش میای بغلم....یارا تو اصلا چه شکلی هستی؟ چشما ت چه رنگیه....رنگه چشای مادرت تو ۲۹ سالگی میشی متمایل به حسرته....یارا دستات ....مث دستای مامان کشیده است.....چال لپ بابات رو صورت قشنگت هست....یارا مامان تو صدای گریه ات چه جوریه؟ چقد آخه انتظار ...یارا اشکام خشک شد بیا......این تن دلش میخواد مهمونش باشی ۹ ماه....این زندگی تو رو می خواد....یارا مامان منتظرم نزار دیگه....یکم دلت با ما باشه با مرام.....دلم برات پر میزنه.....خدایاااا به دادم برس.....یه صلوات مهمونمون کن
منم ناهار میدم شوهرم ببره خراب و دست نخورده پس میاره میریزم دور 😭😭😭 حالا براش کم میزارم ولی وقتی ...
فک کنم آب هندونه تا شش و هفت بدم بعد شام دیر تر والا عین بچه هاست
یارا کوچولو.....تو هنوزم دل اومدن نداری مامان؟ اینجا مگه چقد ترس داره.....ینی ما لایق داشتنت نمی دونی....؟ ما دنیا رو برات گلستون می کنیم....چقد تو پیج های دکتر ها و زایمان هاشون باشم و اشک بریزم....حسرت به کنار اون شوق که پس من کی اون لباس آبی رو تنم می کنم و تو آخرین تکونات و تو دلم میخوری و نیم ساعت بعدش میای بغلم....یارا تو اصلا چه شکلی هستی؟ چشما ت چه رنگیه....رنگه چشای مادرت تو ۲۹ سالگی میشی متمایل به حسرته....یارا دستات ....مث دستای مامان کشیده است.....چال لپ بابات رو صورت قشنگت هست....یارا مامان تو صدای گریه ات چه جوریه؟ چقد آخه انتظار ...یارا اشکام خشک شد بیا......این تن دلش میخواد مهمونش باشی ۹ ماه....این زندگی تو رو می خواد....یارا مامان منتظرم نزار دیگه....یکم دلت با ما باشه با مرام.....دلم برات پر میزنه.....خدایاااا به دادم برس.....یه صلوات مهمونمون کن
یارا کوچولو.....تو هنوزم دل اومدن نداری مامان؟ اینجا مگه چقد ترس داره.....ینی ما لایق داشتنت نمی دونی....؟ ما دنیا رو برات گلستون می کنیم....چقد تو پیج های دکتر ها و زایمان هاشون باشم و اشک بریزم....حسرت به کنار اون شوق که پس من کی اون لباس آبی رو تنم می کنم و تو آخرین تکونات و تو دلم میخوری و نیم ساعت بعدش میای بغلم....یارا تو اصلا چه شکلی هستی؟ چشما ت چه رنگیه....رنگه چشای مادرت تو ۲۹ سالگی میشی متمایل به حسرته....یارا دستات ....مث دستای مامان کشیده است.....چال لپ بابات رو صورت قشنگت هست....یارا مامان تو صدای گریه ات چه جوریه؟ چقد آخه انتظار ...یارا اشکام خشک شد بیا......این تن دلش میخواد مهمونش باشی ۹ ماه....این زندگی تو رو می خواد....یارا مامان منتظرم نزار دیگه....یکم دلت با ما باشه با مرام.....دلم برات پر میزنه.....خدایاااا به دادم برس.....یه صلوات مهمونمون کن
خوشبحالت شوهرت الویه میخوره شوهر من متنفره خودم عاااشقشم .. ولی غذا خوب میخوره ولی خب نمیدونم ...
کار و گرما خیلی تاثیر داره شوهر منم لاغر میشه پوستش با کلاه و عینکم میسوزه.....مهندس ساختمونه میره سره ساختمون بر میگرده شرکت فقط آب میخوره
یارا کوچولو.....تو هنوزم دل اومدن نداری مامان؟ اینجا مگه چقد ترس داره.....ینی ما لایق داشتنت نمی دونی....؟ ما دنیا رو برات گلستون می کنیم....چقد تو پیج های دکتر ها و زایمان هاشون باشم و اشک بریزم....حسرت به کنار اون شوق که پس من کی اون لباس آبی رو تنم می کنم و تو آخرین تکونات و تو دلم میخوری و نیم ساعت بعدش میای بغلم....یارا تو اصلا چه شکلی هستی؟ چشما ت چه رنگیه....رنگه چشای مادرت تو ۲۹ سالگی میشی متمایل به حسرته....یارا دستات ....مث دستای مامان کشیده است.....چال لپ بابات رو صورت قشنگت هست....یارا مامان تو صدای گریه ات چه جوریه؟ چقد آخه انتظار ...یارا اشکام خشک شد بیا......این تن دلش میخواد مهمونش باشی ۹ ماه....این زندگی تو رو می خواد....یارا مامان منتظرم نزار دیگه....یکم دلت با ما باشه با مرام.....دلم برات پر میزنه.....خدایاااا به دادم برس.....یه صلوات مهمونمون کن
ماست خیار درست کن کدوم شهری ماخوزستانیم یکماهه از شدت گرمای هوا منی که فقط غذا سنگین باید می ...
تهران
یارا کوچولو.....تو هنوزم دل اومدن نداری مامان؟ اینجا مگه چقد ترس داره.....ینی ما لایق داشتنت نمی دونی....؟ ما دنیا رو برات گلستون می کنیم....چقد تو پیج های دکتر ها و زایمان هاشون باشم و اشک بریزم....حسرت به کنار اون شوق که پس من کی اون لباس آبی رو تنم می کنم و تو آخرین تکونات و تو دلم میخوری و نیم ساعت بعدش میای بغلم....یارا تو اصلا چه شکلی هستی؟ چشما ت چه رنگیه....رنگه چشای مادرت تو ۲۹ سالگی میشی متمایل به حسرته....یارا دستات ....مث دستای مامان کشیده است.....چال لپ بابات رو صورت قشنگت هست....یارا مامان تو صدای گریه ات چه جوریه؟ چقد آخه انتظار ...یارا اشکام خشک شد بیا......این تن دلش میخواد مهمونش باشی ۹ ماه....این زندگی تو رو می خواد....یارا مامان منتظرم نزار دیگه....یکم دلت با ما باشه با مرام.....دلم برات پر میزنه.....خدایاااا به دادم برس.....یه صلوات مهمونمون کن