خانما این مطلب برداشت آزاد من از نی نی سایته من اون دوتا تاپیک رو یه جا دیدم ولی روزانه تاپیک های زیادی با این مضامین تو سایت می بینیم
جاری بزرگه و کوچیکه هردو مهمون مادرشوهر بودند شب جاری کوچیکه میاد تاپیک میزنه امروز خونه ی مادرشوهرم مهمون بودیم جاریمم بود اول اینو بگم که من از اون خیلی سرتر هستم نه که خودم بگم هاهرکی مارو باهم ببینه اینو میگه اندامم باربی ،پوست سفیدو چشمام عسلیه ،دماغمم تازه عروسکی عمل کردم ،امروز یه شومیزو شلوار سبز لجنی خوشگل پوشیدم با یه روسری پسته ای خیلی خوشگل ست کردم ارایشمم یه رژلب و یه ریمل پاپوش های مجلسی هم پام کردم شیک و مرتب ازاول مهمونی که کمک مادرشوهرو خواهر شوهر کردم تا آخرین مهمون هارو بدرقه کنند آشپزخونه رو عین دسته ی گل تمیزو مرتب کردم وای نمی دونید جاریم چقدر بداخلاق و عنقه با هیچکس حرف نمی زد برعکس من که خیلی خونگرم هستم و باهمه زود جور میشم عین برج زهرمار نشسته بود هیچ کمکی هم نکرد حداقل دوتا ظرف جابه جا کنه فقط خودشو با بچه هاش که دو قلو هستند و خیلی هم بی ادب هستند سرگرم کرده بود لباسش چقدر ضایع بود با اون هیکل گردو تپلش یه کت تنگ پوشیده بودوبایه دامن کوتاه تازانو بدون شلوار یا جوراب یه آرایش جلفی هم کرده بود انگار میخواد بره عروسی واه واه خدا به دور اصلا شرمم میشه این جاریمه .
واما جاری دوم ...........