بااینکه شوهرم میوه فروشی داره و همش میوه مجانی به این مفت خورا میده
حالا ی چن وقت پیش زنگ زده بود ب شوهرم ک بچه روو بیار خونه مامان من ببینمش دبم براش تنگ شده😑😑
این شوهر احمقم هم نگفته بود بچه ما خونه داره بخوای ببینیش بیا خونمون یا حداقل زنگ بزن ب زنم چون من نمیرسم اون بیارتش
در عوض زنگ زد ب من شوهرم ک خواهرم میگه چن ماه بچه رو ندیدم ببر ببیندش منم خیلی بم برخورد از این رفتار هیچی نگفتم گفتم بچه خوابه نمیشه دوباره زنگ زد ب شوهرم ک دلم تنگه و فلان باز شوهرم ب من گفت و من ب خاطر مادر شوهر پدر شوهرم و خود شوهرم ک ارم نرجن ماشین و ور داشتم بچه درو بردم دیدنش و بهش گفتم مگه من خودم گوشی ندارم ک ب شوهرم زنگ میزنی بهونه اورد ک شمارتو نداشتم و این حرفا😑