اختیاری از زندگیم ندارم
وضع مالیمون خوبه
بابام هیچ وقتی برام نمیذاره
مامانمم فصط میخواد کنترلم کنه و تنها چیزی که توش کمکم می کنه لاغریمه
بابام بد اخلاق و بد دهنه مامانمم غرغرو حرف دربیار
الان قرار بود برا رانندگی برم بابام برگشته میگه اه برو گمشو خونه شوهر ۱۹ سالمه حالم بهم میخورخ
به خواستگار دارم شرایطشو بگم