مثلامیگم دارم میرم فلان جامیگه برو مراقب خودت باش چون همسرسابقم خخخخخخخخیییییلی بددل بود اصلانمیتونم هضمش کنم....بنظرتون بهم بی توجه هستش؟اصلا راجع به هیچی مخالفت نمیکنه هرجابخوام برم
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
می خوام بگم هر کسی مدلش یه جوری هست همون طور که نمی تونی بد دلی همسر سابق رو بگی بخاطر توجهش بوده در مورد همسر فعلی هم نمی شه اظهار نظر کرد و اینکه هر کس محبتش رو یک جور خاص نشون می ده
برو خدا رو شکر کن خواهر که الان همچین همسر خوبی داری
ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…