ب خودم و حسم نگا کردم یاد یه جمله افتادم که میگفت دلم میسوزد و کاری ز دستم برنمی آید..
چقدددررر بده یه نفر از دور دوست داشته باشی و ندونه و حتی یک درصد هم به این قضیه و تو فکرنکنه
ای کاش میشد باهاش صحبت کنم و حرف بزنم و ای کاش میتونستم ذهنشو بخونم..
خیلی حس بدیه،اصلااا نمیتونم از فکرش بیام بیرون