خاب دیدم دختر عموم پسرش مرده بعد کلی ادم جمع شدن واسه مراسم همه منتظرن ک دختر عموم رو بیارن بعد با ی غرورر ترسناک و خاص میاد ی طناب بلندم ب گردنش ک دو سر دارع مثلن صد نفر ادم ی سرشو گرفتن میبرن سر دیگشم صد نفر دیگ منم دارم میکشم ی سر طناب رو
بعد خسته میشم میگم یکی بیاد جای من وایسته
بعد گیر میکنم بین دوسر طناب هر چی میرم جلو ک برم بیرون همش ادم ک دارن طناب رو میکشم راه نیست ک برم
میدونین تعبیرش چیه خیلییی وحشتناک بود
شام زیادم نخوردم