کاش هیچوقت وجود نداشتم حالم از خودم بهم میخوره که از ادمی مثله اون به وجود اومدم دارم با گریه مینویسم خدایا حقه مارو ازین بشر بگیر خدایا چقدر یه ادم میتونه کثافت باشه همه کاری با ما کرد بهمون گشنگی میداد میگفت شما ارزش ندارین کل زندگیش با دوس دخترای رنگ به رنگ ابروی مارو همه جا برد حتی من تیزهوشان بودم یبار مدیر مدرسمون فهمید از خجالت اب شدم دو روز پیش تو خیابون با دوس دخترش تو ماشین دیدمش علنا توجهی بهم نکرد خدایا چقدر ذات این بشر کثیفه یعنی همه برامون خون گریه میکنن چند بار دستمونو گرفته از خونه ای که خودم اجارشو میدم پرتمون کرده بیرون التماس مامانم میکنم میگم توروخدا طلاق بگیر میگه من کسی رو ندارم طلاق نمیگیرم شماها پس فردا ازدواج میکنید من چیکار کنم تنها...میگم من ۲۸ سالمه با این ابرویی که پدرم تو محله ازمون ریخته هیشکی نمیاد منو بگیره نترس فقط به فکر خودکشی ام اخه ما چه گناهی کردیم بچه اینا شدیم بخدا خیلی بچه های نجیب و خوبی هستیم فقط یکی به من بگه گناه ما چیه