2726
عنوان

بدترین چیزی که بازم شوهرتونو بخاطرش بخشیدید چی بوده؟

| مشاهده متن کامل بحث + 821 بازدید | 53 پست
اول خوب فکر کن بعد بهنرین تصمیم رو بگیر ک بعدا پشیمون نشی .هنوز تازه نامزدین

خیلی اذیتم کرده سر مسائل مختلف ولی این بار دیگه غرورم شکست 

خواهرامم گاهی با اکانت من تاپیک میزنن 🤗

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

کتکم زد بخدا با ناحق الکی سر جوراب شیشه ای و اینکه بهش گفت برو کنار خیلی کتکم زد ولی اون معذرت خواهی نکرد من خودم بخشیدمش 

بچگی کردم اونموقع 

اثرات اون سیلی ها تا مدت ها بجا بود مثل افسردگی 

سردرد شدید 

تا یکسال 

من فقط ۱۶ سال داشتم حقم نبود 

خدایا میدونم من بنده خوبی برات نیستم ولی از اینکه خدای خوب و مهربونی مثل تو دارم واقعا خوشحالم مرسی که محمد کوچولو رو سالم به آغوشم رساندی امیدوارم بغل همه چشم انتظار هاراهم با لطف و مهر خودت پر کنی 
2728

تا پای طلاق خانوادش بردن مارو ،شوهرم هم تا روز دادگاه بااونا بود اما نظرش برگشت و خواست زندگی کنیم خانوادشو نبخشیدم ولی خب مجبورم باهاشون قهر نباشم اما شوهرم رو بخشیدم بخاطر زندگیمون

مــن،دلم روشن است...خــدا هنوز دوستمــان دارد ⁦♥️⁩🙃⁩
من شوهرم بدترین بدی ها در حقم کرده ولی نمیدونم چرا ازش متنفر نمیشم که جدا بشم

منم شدم یهو، خیلی میترسم باز آشتی کنم واقعا نمیخوام آشتی کنم دیگه 

خواهرامم گاهی با اکانت من تاپیک میزنن 🤗
کتکم زد بخدا با ناحق الکی سر جوراب شیشه ای و اینکه بهش گفت برو کنار خیلی کتکم زد ولی اون معذرت خواهی ...

الهی عزیزم..... 😭 

خواهرامم گاهی با اکانت من تاپیک میزنن 🤗
خیلی اذیتم کرده سر مسائل مختلف ولی این بار دیگه غرورم شکست 

با پدر و مادرت مشورت کن و بزار راهنماییت کنن .من نمیدونم ک چ تهمتی بهت زده شده و نامزدت تو اون مدت چ رفتاری باهات داشته ولی اگه حرفتو باور نکرده و بهت سرکوفت زده .به نظر من باید جدی راحبش تصمیمی بگیری هر چ زود تر بهتر

تا پای طلاق خانوادش بردن مارو ،شوهرم هم تا روز دادگاه بااونا بود اما نظرش برگشت و خواست زندگی کنیم خ ...

منم خیلی بخشیدمش، بیشتر از لیاقتش

خواهرامم گاهی با اکانت من تاپیک میزنن 🤗

بنده خدا کار اشتباه نمیکنه 

بدتریییینش اینو بود فهمیدم قبل من دوست دختر داشته  

یعنی خودش گفت و کلی هم شرمنده بود و خجالت میکشید 

من هی میگفتم خب بابا قبل من بوده فدا سرت این هی میگفت نع من میدونم از چشمت افتادم 

ولی خودش میدونه من دوست پسر داشتم 

تازه اوایل که رل نبودیم و فقط مجازی حرف میزدیم من برای برخورد با دوست پسرم ازش مشاوره میگرفتم 

به خودم آمد انگار تویی در من بود                           این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود
خیلی اذیتم کرده سر مسائل مختلف ولی این بار دیگه غرورم شکست 

بعدا با همین پیش زمینه و شک خیلی سخته زندگی برات 😔

صحبت از پژمردن یک برگنیست...گفت و گو از مرگ انسانیت است....
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز