رفتم آزمایشگاه یه پسره شوهرمو میشناخت بعد شوهرم اونو نمیشناخت براهمینم همیشه میرفتم کارامو جلو مینداخت زود میرفتم آزمایشمو انجام میدادم امروز با خواهرشوهرم رفتم حاملس آزمایش داشت پسره بودش بهم گفت دفترچه رو بده کاراتو انجام بدم ۳۰۰ تومن آزمایشش بود هیچی ازش نگرفت خواهرشوهرم رفت داخل خون بده پسره بهم نزدیک شد گفت تو جون بخواه بعدش وقتی خواستم بیام پسره بهم گفت پسفردا ساعت ۱۱ بیا برا جوابش ببینمت هنوز تو شوک حرفاش به نظرتون منظورش چیه پسره هم قیافش مثبته فشن مشن و اینجور نیست