2733
2734
عنوان

حرف عجیب مادر شوهرم😐😐

4859 بازدید | 97 پست

من مشکل واژینیسموس دارم 

بعد مادرشوهرم چندبار پرسید کاری انجام دادین یا نه 

منم بهش گفتم که واژینیسموس دارم و فعلا متاسفانه نتونستیم رابطه کامل داشته باشیم 

بعد از اونموقع بهم یک دکتری و معرفی کرد گفت برو پیشش کارش خوبه 

امروز بهم گفت من ساعت ۴میخوام برم پیشش 

میای باهم بریم 😐😐😐

اخه من واقعا چه جوری با مادر شوهرم برم دکتر زنان 

با مادر خودمم به زور میرم 

  چقد پیگیرهه

           برای هیچکس مهم نیست تو چجوری شباتو صب میکنی پس بزار هرکی هرچی دلش خواست پشت سرت بگه و تو واسه خودت زندگی و از هر لحظه اش لذت ببر!عمرت آنقدر طولانی نیست که بخوای نگران این چیزای بیخود باشی فقط آخرش خودتی و خدات و آرزوهات پس همین سه تارو محکم بغلشون کن:)                                                                         اون لحظه ای که یه بچه ایو میخندونم و باهاش بازی میکنم همون لحظه دنیام یه درجه رنگی تر و قابل تحمل تر میشه                                       رفتن رو به کسی میگن که امده باشد ما که نیامدیم ریشه دراین خاک و وطنیم:))))                                                                                      بابا وقت خداحافظیه ولی به مامان چیزی نگو/بابا دیگه نمیکشم از درد پر بغضه گلوم/بابا اگه رفتم بدون همه اینا واسه آینده بود/بدون همه آرزوم اینه ببینم ایرانو آزاد یه روز


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

اشتباه از تو بود، آخه کسی به مادر شوهرش میگه نتونستیم رابطه داشته باشیم؟

یه روی توی یه نقطه ای از زندگیت قرار میگیری و برمیگردی به سختی های پشت سرت نگاه میکنی، میبینی تو باید این سختی هارو میکشیدی، باید از این درد ها عبور میکردی ، باید این اتفاق ها میوفتادن تا تو به جایی که الان هستی برسی❤️🌸
2738
اشتباه از تو بود، آخه کسی به مادر شوهرش میگه نتونستیم رابطه داشته باشیم؟

😂😂😂

           کاربری چهارم                          هفده سال پیش بین خرید گوشی لمسی که تازه مد شده بودو تختخواب من تخت خوابو انتخاب کردم چون دلم زندگی و عشق و دوست داشتن میخواست ،نه کامپیوترو دوست داشتم نه گوشی نه بلوتوث نه کلیپ نه عکس نه فیلم ، من مجازی رو نمیخواستم من واقعیتو با خوبیها دوست داشتم چون احساسی و واابسته بودم اما ده سال بعد بالاخره دوتایی با چه شوقی گوشی خریدیم، با اومدن تلگرام ، واتساپ و اینستاااااا تو  باخیانتات ذاته واقعیتو نشون دادی، حس کردم ، باور کردم بعد ازون سرو صدا ها و دعواهایه شدید  تحقیر شدم  خورد شدم، حس کردم بازی خوردم، بچه رو وسیله زجرکش کردن من کردی  به خاطر بچم باید شاد بودم و میخندیدم و زندگی میکردم دو سال طول کشید تا سرپا شدم  اما شما رو از توی خونه ی دلم و قلبم انداختم بیرون، گذشت تا امروز من زنی شدم مستقل محکم و قوی ،سخت بود اما تونستم ، همه ی برنامه هایه موبایلو یاد گرفتم اما درست ازش استفاده میکنم به شما بارها گفته ام برو همه ی پولها و اموال را هم  بردار فقط برو بزار یه صبح که بلند میشم شمارو نبینم و از ته دل دوباره بخندم مگر چند بار زندگی میکنم اما شما مرا رها نمیکنی باشه این نیز بگذرد، میدانم گوشیم راپنهانی برمیداری حرفایه دلم را میخوانی پس بخون شما جوونیه منو به لجن کشیدین قطعا اگر عمرمن به این دنیا باشد پیری شما را به لجن خواهم کشید ، اما بدون شاید هیچ کس به اندازه ی من از اومدن فضایه مجازی خوش حال نیست  زندگی را به کامم زهر مار کردی  اما بهتر ازین بود که تو پیری میفهمیدم بهم خیانت کردی و اتش میگرفتم و کاری از دستم بر نمیامد پس خدایا بازم شکرت الان حداقل احساسم بزرگ ترین سرمایه ام را خرجت نمی کنم ارزوی بوسیدن و دوست داشتنت را تا ابد به دلت خواهم گذاشت 💏 💑  خانومی که امضامو میخونی من راز دلمو فقط برا این نوشتم که گذشتم  یادم نره و از یه سوراخ ده بار گزیده نشم ،پس ممنون میشم که به خاطر امضام منو لایک نکنین و سوال نپرسین چون دوست ندارم هر روز برام یاداوری بشه🌹
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

بیاین

زویاس | 3 ثانیه پیش
2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز