شوهرم کلافه شده له من غر میزنه بهش حق میدم نمیتونه راحت باشه خواهر زاده هام دختر25 و پسر 23 ساله ان که متاسفانه برادرش مریض هست من یه خاله ام که دلم میسوزه اما پدر هرزه و اشغالشون کلا وظیفه ما میدونه خودش داره هرزه گری میکنه تو شهرستان منم اینجا زیر فشارم نمیدونم چیکار کنم اگه فردا رفتن دکتر دوباره خواستن وایسن چیکار کنم چی بگم بهشون لطفا راهنمایی کنید تو شرایط من چیکار میکردین 😪😪😪😪😪😪
۳۷ روز دیگه مهمان حساب نمیشه
خودش صاحب خونه اس
خواهرت کجاس
خودشون مگه خونه ندارن
خاهرت کجاس
برو بابا بیرونشون کن برن حوصله داری😐😐😐😐😐
دختر عموم یه هفته اینجا بود من داشتم دیوونه میشدم
خدا به داد تو برسه
خب برن شهرشون هر وقت نوبت دکترشون شد بیان
قرار نیست کل دوره ی درمان رو پیش تو باشن
ینی فقط یدونه اتاق داری؟
خواهرت کجا هست؟؟
درسته سخته به شوهرتون بگیم کار خیر این روزا هم میگذره
خواهرت کجاست، بچه هم نیستن زیاد ،هر چند نگه داری بچه ی کسی هم اینهمه مدت سخته
دو تا اتاق داریم که مجبور شدم اتاق دخترم دادم به پسره که مریض هست و خواهرش تو حال وپذیرایی می‌خوابه دخترم روانیم کرده دم دقیقه غر میزنه میخام برم تو اتاق خودم البته تمام این غر زدن ها یواشکی هست و اونا نمیفهمن فقط من دارم خود خوری میکنم
معلومه خودتم خسته شدی
پدرشون هیچی خودشون نمیفهمن باید برن و انقدر خونه مردم مهمون نباشن سنشونم کم نیست اخه خواهرت کجاست
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
48 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
