رفتم بیمارستان تار میدیم خدایا چرابعضی از مردا اینجورین چرا نمیفهمن ما عقدیم پاش شکسته با همه رفته بیرون خونه ی همه میره بجز پیش من و خونه ی ما من خودم شاغلم از روزیکه عقد کردم یکبار منو نبرده بیرون برام چیزی بخره خرید ک هی نداشتم وای خدا خسته شدم با زبون فقط ببینی چ محبتی میکنه و چ پیامایی میده میگین داره خوشی میزنه زیر دلت ولی در عمل هیچکاری نمیکنه مامانش منو از خونه انداخت بیرون چون دکور خونمو به سلیقه ی خواهرش نچیدم باز برگشتم ولی یروز خونشون بودم چون پاش شکسته شوهرم خونشون بودم گوشم درد گرفت گفت چیه تو هرروز مریضی😭😭😭گفتم اگ من هرروزمریضم شما ام الامراضین سالی ب دوازده ماه مریضین
دیگه خسته شدم دوساله نامزدیم از گل ب هم کمتر نگفتیم دوماهه ک پاش شکسته افتاده تو رخت خواب تو خونه ی باباشه اخلاقشم عوض شده
بچه ها به تاپیک اخرم سر میزنید
چرا خود زنی می‌کنی مگه مجبوری تحمل کنی جدا شو
الان رفته شهرستان یکساعت تا خونشون راهه خونه ما یک خیابون فاصلشه اصلا پیش من نمیاد هیچوقت یا پیشنهاد نمیده بامن بره بیرون یا خونوادگی وقتی میریم با دوستاش میزنه بیرون
وا روانیه خب همه مریض میشن
به نظرم بشین روش خفش کن خیال خودتون راحت کن
بیشتر فکر کنین .مثل دوتا آدم بالغ بشینین حرف بزنین و چیزاییکه از هم میخوایید رو با هم قرار بزارید
ادم مریض کم‌حوصله اس ، شوهرتم شاید بخاطر پاش بیحوصله شده!
اما از الان که عقدی اصلا نذار اینجوری عادت کنه ، الان خودت برو دنبالش هرجور شده بگو بریم بگردیم با ماشین یا هرجور که میتونی
خوب شکستگی پا و تحمل گچ اونم تو این گرما واقعا کلافه کنندس بداخلاقیاش برای همینه یکم حوصله خرج کن بهتر که شد باهاش حرف بزن الان هر چی بگی و هر کاری کنی اون خسته و عصبیه فایده نداره و به ضررته 🌩
اینجوری ک خیلی بده
تا درست نشده عروسی نکن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
