۴ساله ازدواج کردم همسرم دم دمی مزاج ثبات شخصیت نداره از همون اوایل بحث داشتیم بین خودم و خودش و خوانواده هامون… خلاسه هربار مغذرت خواهی کرد با فشار روحی که به خودش میاورد میخواست به ما ثابت کنه چیزیش نیس به حرف ما گوش نمیکرد بره دکتر… یه دوره خیلی خوب شد ینی رعایت میکرد کاری نداشت به من …اما الان یه پسر ۲ساله دارم بهتر ک نشده بدترم شده ثبات نداره وسواس فکری و جسمی پیدا کرده خیلییییییی حساسه به هرچیزی خیلی فکرش درگیره مدام به کوچکترین چیزا گیر میده قرار مسافرت یا دور همی باشه کنسل میکنه ۴ساله اصلااا مسافرت نبرده منو ،،،،با هرکسی خوی نمیگیره هر تصمیمی میگیره سریع تصمیمش عوض میکنه….
جدیدا تو روی پدر مادرم و پدرش درمیاد بعد زودم پشیمون میشهاز بیرون همه فکر میکنن خوشبختیم مشکل مالی نداریم آدم با ادب و خوش تیپی ولی من که باهاش دارم زندگی میکنم میدونم مشکل داره …… از طرفی ام کاراش دست خودش نیس میخوام طلاقم بگیرم پسرمم ببرم باخودم اما واقعا بازم احساس میکنم کارم اشتباهه
من ۲۴سالمه شوهرم ۲۷ سالشه ازدواجمون سنتی بود هنوزم دوستش دارم چون آدم بدی نیست این اخلاقایی که گفتم داره مطمئنم دست خودش نیست.