چندوقت پیش عروسی برادرشوهرم بود بعد از قبلش الکی جاریم بامن لج بود ،خیلی الکی هااا
بعد روز عروسیشون من خیلی خوشحال بودم رفتم بهشون تبریک گفتم جاریم اصلا نگام نمیکرد سرد جواب میداد😐
منم به روی خودم نیاوردم نشستم پیشش کلی باهاش حرف زدم ،خودش فهمید من اهل این دوز و کلک ها نیستم حالا از بقیه جاریاش بیشتر دوسم داره😄