وایییی شوهررررر منننننننن😐😐😐😐😐
کلید انداخته اومده تو اروممم نشسته
من از دستشویی اومدم و مث همیشه با خودم حرف میزنم😑 اییییییی خاک بر سرش با این خونش دستشویی شستم آبپاشیده از زیر در بیرونننننن بدممم میادددد😒رو تختیه رو بشورم زودتر و .....
همینجوری حرف میزدم یهو لامپاروخاموش کرد گفت گرررربههههههه کوشووولوووووو😑
گفت میخاستم بترسونمت دیدم سکته میکنی اصلا تو حاله خودتی
ینی دهههه باررررر ترسوندم